محل تبلیغات شما



شرح وظایف مهندسان مشاور

 

این که مهندسان مشاور چه نقش و وظیفه ای در چرخه فعالیت صنعت دارند و حضور آنها چه منافعی دارد ، نظر عده ای از متخصصان این صنعت را به خود جلب کرده است . برای شناخت خدمات و وظایف گروه مهندسان مشاور ، مراحل انجام کار آن‌ها بشرح زیر آورده می‌شود .
لازم به توضیح است که وظایف تشریح شده مربوط به مهندسان مشاوری است که مشاوره طرحهای عمرانی را برای کارفرما انجام می‌دهند و حدود خدمات و شرح وظایف مهندسین مشاور که عهده دار وظیفه مشاوره برای پیمانکاران می‌باشند متفاوت خواهد بود.

 

مرحله اول – مطالعات مقدماتی
مرحله‌دوم – انجام مطالعات تفصیلی و تهیه اسناد مناقصه
مرحله سوم – انجام مناقصه و نظارت
مرحله اول : مطالعات مقدماتی
مطالعات مقدماتی شامل دو قسمت اساسی است :
الف – شناسایی و بررسی اولیه
ب – تهیه طرح مقدماتی
الف – شناسایی و بررسی اولیه
۱-   مذاکره و تبادل نظر با کارفرما و کسب اطلاعات از نیازمندی‌های طرح
۲-   مطالعه و بررسی نیازمندیهای کنونی و آتی طرح
۳- تحقیق و بررسی در مورد مصالح ساختمانی محلی ، لوازم و تجهیزات و تأسیسات ، نیروی انسانی و همچنین پیش بنیی نوع مصالح اصلی و تأسیسات ساختمان که مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
۴-   تعیین فضاهاوسطوح لازم،مقیاس‌ها وروابط بین قسمت‌ها و اجزاء تشکیل دهنده‌طرح
۵-   تهیه نقشه‌های شماتیک
۶-   تهیه یک برآورد اولیه از هزینه اجرای طرح
ب – تهیه طرح مقدماتی
۱- بــررسی راه حل‌های مختلف و تعیین بهترین و مناسب ترین آن‌ها با توجه بــه اعتباراتی که برای اجرای طـرح پیش بینی شده است در این بررسی باید نهایت کوشش برای صرفه جویی صورت گیرد.
۲- مهندس مشاور در طرح مقدماتی باید نیازهای کنونی را تعیین کرده و طرح مقدماتی را که شامل این قسمت‌ها است تنظیم و برای تصویب کارفرما تسلیم کند :
الف – اطلاعات درباره نیاز‌های کنونی و گزارش توجیهی درباره طرح پیشنهادی شده
ب – ذکر مشخصات اصلی اجزای طرح و تنظیم صورت برآورد هزینه با توجه به حدود خدمات موضوع قرارداد
ج   – نقشه‌های مربوط به طرح مقدماتی
د   – گزارش ضمیمه از قبیل نتایج آزمایش‌های خاک ، آب ، آبده چاه و…
هـ   – زمان تقریبی لازم برای اجرای مراحل مختلف طرح و برنامه در مرحله دوم
تذکر : هنگام تنظیم طرح مقدماتی ، تأمین هماهنگی طرح با سایر طرح‌های مشابه و همچنین توسعه آینده مراعات خواهد شد . در ضمن در موقع تنظیم طرح مقدماتی باید کمیت و کیفیت نیروی انسانی در حوزه عملیات طرح مربوط چه از نظر اجرای طرح و چه از نظر بهره برداری آینده مورد توجه مشاور قرار گیرد و توصیه لازم را به کارفرما بکند.
مرحله دوم : انجام مطالعات تفصیلی و تهیه اسناد مناقصه
خدمات و وظایف مهندس مشاور در مرحله دوم به این شرح است :
۱- بررسی کامل و جامع درباره مصالح و سایر منابع محلی و مسایل مربوط به زمین شناسی ، هواشناسی ، آب آشامیدنی ، آب‌های زیرزمینی ، تأمین و توزیع برق ، شبکه فاضلاب و سوخت و سایر شرایط مهم عمومی‌و محلی که برای تهیه پروژه و اخذ تصمیم راجع به خصوصیات آن لازم است.
۲-   تهیه مشخصات فنی عمومی‌و خصوصی و تهیه جدول مقادیر کار
تبصره ۱- مهندس مشاور باید مشخصات فنی را طوری تنظیم کند که لااقل سه پیمانکار یا سازنده یا پیشنهاد دهنده ، بتوانند در مناقصه شرکت کنند.
تبصره ۲- مهندس مشاور همچنین باید در مورد تجهیزات در شرایط پیمان متذکر شود که نظارت بر ساخت و آزمایش محصول ، باید به وسیله کارفرما یا مؤسسات فنی دارای صلاحیت که به عنوان نماینده کارفرما انتخاب می‌شوند انجام شود و پیمانکار موظف به همکاری در این خصوص است .
تبصره ۳ – در شرایط مناقصه بایددستور داده شود که پیشنهاد دهندگان در مناقصه برنامه کلی کار خود را که بعداً‌ با توافق بین کارفرما و مهندس مشاور و پیمانکار قابل اصلاح خواهد بود به ضمیمه اسناد مناقصه تنظیم کنند مرحله سوم : انجام مناقصه و نظارت
شروع مرحله مناقصه و نظارت با ابلاغ کتبی کارفرما خواهد بود . این مرحله خود شامل سه قسمت اساسی است :
اول- انجام مناقصه و تعیین پیمانکار یا پیمانکاران
دوم – نظارت بر اجرای کار
سوم – نظارت در دوره نگهداری
اول – انجام مناقصه و تعیین پیمانکار یا پیمانکاران
الف – مهندس مشاور موظف است پس از دریافت دستور کتبی کارفرما مبنی بر شروع مرحله مناقصه و نظارت با رعایت کلیه مقررات معمول ، تشریفات انتخاب ، دعوت از پیمانکاران برای مناقصه ، قیاس پیشنهادات ، تهیه گزارش توجیهی نتیجه مناقصه و تعیین برنده را براساس دستورالعمل‌های مربوطه به این ترتیب انجام دهد :
۱- در مورد شرکت‌های واجد صلاحیت تحقیق کرده با سازمان‌های ذیصلاح و کارفرما در انتخاب پیمانکاران همکاری کند.
۲-   در مهلت مقرر به پیمانکاران انتخاب شده برای شرکت در مناقصه‌ها دعوتنامه بفرستد.
۳- نسخه‌های کافی از اسناد مناقصه را به شرکت‌های دعوت شده بدهد . ( بهای اسناد مناقصه که مهندس مشاور به شرکت کنندگان در مناقصه می‌فروشد با موافقت قبلی کارفرما تعیین خواهد شد).
۴- در صورت مراجعه اطلاعات اضافی و توضیحات کافی را در اختیار شرکت کنندگان در مناقصه قرار دهد (‌اطلاعات اضافی باید در اختیار تمام شرکت کنندگان گذاشته شود).
۵-   اصلاحیه‌های لازم برای اسناد مناقصه را پس از دریافت مصوبه لازم ، صادر کند.
۶-   در کمیسیون‌های مختلف مربوط به مناقصه شرکت کند.
۷-   از وضع پیشرفت مناقصه گزارش تهیه کرده و ارایه کند.
۸-   با کارفرما در مذاکره با برنده مناقصه همکاری کند.
ب – کارفرما پس از بررسی گزارش مشاور ، برنده مناقصه را تعیین و اعلام می‌کند و پس از آن مهندس مشاور نسخه‌های پیمان و پیوست‌های آن را صادر می‌کند.
ج   – کارفرما پس از امضای پیمان ، نسخه‌هایی از آن را به مشاور برای مبادله با پیمانکار می‌دهد.
دوم – نظارت بر اجرای کار
۱-   مهندس مشاور باید برنامه تفصیلی اجرایی پیشنهادی پیمانکار را که باید براساس برنامه کلی کارباشد پس از رسیدگی و اصلاح و تأیید کارفرما به پیمانکار ابلاغ کند .
۲- مهندس مشاور باید طبق نقشه‌ها و مدارک ، اراضی و نقاط اصلی کار را ضمن صورت مجلس به پیمانکار تحویل دهد.
۳- مهندس مشاور باید نقشه‌ها ، محاسبات ، طراحی‌ها و روش‌های آزمایش مربوط به تجهیزات مختلف موضوع پیمان را قبل از اقدام پیمانکار به سفارش ، رسیدگی و تأیید کند و مطمئن شود که مارک محصولات و مشخصات آن‌ها با مشخصات تجهیزاتی که پیمانکار به ضمیمه پیشنهاد خود ارایه کرده است یکسان باشد.
۴- مهندس مشاور هنگام تحویل تجهیزات به کارگاه و نصب آن‌ها موظف است آن‌ها را بازرسی کرده و آن‌ها را از نظر کیفیت و کمیت با مشخصات تأیید شده قبلی تطبیق دهد.
۵-   باید از تمام دستورها و مکاتبه‌ها با پیمانکار و نقشه‌ها نسخه ای برای کارفرما بفرستند.
۶- مهندس مشاور باید نظارت کار را با کارکنان خود که به طور مرتب تمام فعالیت‌ها را بازدید می‌کنند انجام دهد . مطابق بودن عملیات پیمانکاران را با مشخصات منضم به قرارداد نظارت کند و تصدیق کند که کار طبق مشخصات انجام شده است.
۷- مشاور موظف است پس از اندازه گیری کارهای انجام شده صورت وضعیت‌های تهیه شده از سوی پیمانکاران و نیز تعدیل صورت وضعیت‌ها را رسیدگی و گواهی کند.
۸- مشاور موظف است گزارش‌های تفصیلی و جامع ماهیانه از جریان عملیات را به همراه نمودارهای لازم و صورت هزینه‌های انجام شده و برآورد مبالغ مورد نیاز برای اتمام بقیه کارها تهیه و تنظیم کرده و ارایه دهد.
۹- مشاور موظف است بر قراردادهای پیمانکاران جزء در هماهنگی با برنامه زمان بندی کلی پروژه نیز نظارت و دقت کافی داشته باشد.
۱۰- مشاور موظف است فعالیت‌های پیمانکاران را در مقاطع مختلف ارزیابی کرده و در صورت هماهنگ نبودن آن‌ها با زمان بندی پروژه اخطاریه کتبی برای پیمانکاران صادر کند.
۱۱- کمک و همکاری حین اجرای عملیات با کارفرما برای حل و فصل دعاوی و اختلافاتی که ممکن است بر اثر اجرای قراردادهای مربوط بین پیمانکار و کارفرما در زمان اجرای عملیات به وجود آید.
۱۲- مهندس مشاور پس از اطمینان از این که عملیات موضوع قرارداد با پیمانکاران طبق مفاد قرارداد مربوط به پایان رسیده و قابل تحویل است تحویل موقت یا قطعی را پیشنهادمی‌کند ودر کمیسیونی که برای تحویل تشکیل خواهد شد شرکت می‌کند .
۱۳- مهندس مشاور پس از پایان کار و انجام تشریفات تحویل موقت ، صورت وضعیت قطعی را که به وسیله پیمانکار تهیه شده و شامل تمام محاسبه‌ها و اندازه گیری‌های نهایی و سایر مدارک لازم است رسیدگی و به کارفرما می‌دهد.
۱۴-   تهیه گزارش نهایی طرح
سوم – وظایف مهندس مشاور در دوره نگهداری
۱- نظارت بر عملیات انجام شده در صورت وم وانجام آزمایش‌های لازم برای اطمینان از درستی انجام کارها و رضایت بخش بودن نتیجه‌ها و نیز رفع به موقع معایب و صدور گواهینامه‌های لازم
۲-   تهیه و تسلیم گزارش‌های لازم در دوران نگهداری
۳-   ترتیب آزمایش نهایی کارها و تشکیل کمیسیون تحویل قطعی و شرکت در آن
۴-   صدور گواهی نامه‌های تحویل قطعی و تکمیل نهایی کارها
۵- تأیید نقشه‌های اصلاحی کارهای انجام شده که براساس اصلاحات اعمال شده در دوران نگهداری از طرف پیمانکار ارایه خواهد شد و تحویل آن به کارفرما

نقل از https://e-pm.ir/شرح-وظایف-مهندسان-مشاور/


نکات اجرایی در پروژه های عمرانی، مدیریت پروژه از نگاهی دیگر (قسمت اول)

زمانی که صحبت از مدیریت پروژه میشود شاید اولین تصویری که در ذهن ما ظاهر میشود تعاریف متداول غربی آن برگرفته از دانش آکادمیک باشد مانند مدیریت پروژه کاربرد دانش مهارتها و ابزارها و تکنیک های مرتبط با فعالیتهای پروژه در راستای رسیدن به نیازهای آن (2008 ) . و یا اینکه مدیریت یعنی انجام کارها توسط دیگران و نیل به نتیجه مورد نظر. میخواهیم در این نوشته با توجه به تجربه های اینجانب در محیط اجرایی عمران ابتدا به نکات اجرایی مهم در پروژه های عمرانی بپردازیم و سپس یکسری از توانائیهای مورد نیاز مدیر پروژه که شاید به نظر نگارنده کمتر بان توجه میشود بپردازیم و در صورت امکان با شواهد کاربردی آن را ملموس تر نمائیم:

 

1- در زمان تهیه صورت جلسه تحویل زمین پیمانکار میبایستی حتما نسبت به مشخص شدن وضعیت معارض های سایت از قبیل لوله ای آب ـ کابل برق گاز و . تقاضای استعلام از کارفرما یا نهادهای دیگر نماید .

2- تهیه بیمه نامه پروژه قبل از شروع کار در پروژه اامی است ولی متاسفانه کارفرما و پیمانکار به یک نکته اساسی توجه نمیکنند و آن اینکه تمام کلوزهای مربوطه بایستی اخذ شود از قبیل پرداخت خسارت بدون رای دادگاه ـ مسئولیت کارفرما در قبال صدمات وارده به اشخاص ثالث ـ بیمه بی نام ـ کلوز 15 (مسئولیت بیمه گذار در رابطه با صدمات جسمانی کارکنان ناشی از حوادثی که ارتباطی با نوع نوع فعالیت بیمه شده ندارد) .کلوز11(پوشش بیمه ای برای شخص کارفرما و پیمانکار) ـ کلوز 6 (پوشش بیمه ای برای مسئولیت پیمانکاران فرعی ) ـ کلوز 2 (پوشش بیمه ای برای ماموریت های خارج از کارگاه کارکنان ) و .

3- پس از مبادله صورت جلسه تحویل زمین پیمانکار میبایستی در مهلت قانونی نسبت به تجهیزکارگاه اقدام نماید .در اینحالت پیمانکار میبایستی نقشه جانمائی خود را در سایت کتبا به کارفرما جهت بررسی و تائید ارسال نماید .

4- در هنگام تهیه جانمائی مربوط به تجهیز کارگاه نقشه اصلی مورد پیمان بایستی بررسی شود تا تداخلی با محل های مورد نظر در تجهیز کارگاه وجود نداشته باشد ضمنا امکان دسترسی و کنترل سایت و نیز سرویس دهی مطلوب فراهم باشد .

5- پیمانکار میبایستی سریعا پس از نحویل زمین نسبت به ترازیابی سایت اجرائی ـ بررسی نوع خاک  اقدام و موارد را جهت صورتجلسه با کارفرما آماده نماید .این عمل بعدا در زمان تهیه حجم عملیات خاکی بسیار مورد نیاز خواهد بود .

6- نقاط B.M   تحویلی توسط کارفرما بایستی تازمان مقتضی توسط پیمانکار محافظت شود .

7- در صورت نیاز به تخریب مواردی که در سایت وجود دارد و بایستی پاکسازی شود حتما صورتجلسه مربوطه تهیه شود .

8- چنانچه امکان دسته بتدی مصالح پس از تخریب وجود دارد بایستی به نحو مقتضی با کارفرما هماهنگ شود تا امکان استفاده از آیتم فهرست بهاء مهیا شود .

9- فاصله حمل در ابتدای پروژه در صورت امکان مشخص شود در غیر اینصورت چنانچه در هر مرحله ای تقاضای حمل مصالح ـ تخلیه نخاله های ساختمانی حاصل از تخریب و . بود بایستی با مشخص کردن محل نسبت به تهیه صورتجلسه فاصله حمل اقدام شود .

10- پس از تجهیز کارگاه موارد کتبا به کارفرما اعلام تا امکان دریافت پیش قسط های اول و دوم فراهم شود .

11- حصار و محافظت از محدوده پروژه بر عهده پیمانکار میباشد و بایستی حتما پس از تحویل زمین نسبت به حصار کشی مناسب از قبیل تخته کوبی و . در ورودی کامیون رو با حفاظ مربوطه تابلوی مشخصات پروژه و غیره اقدام نماید .

12- در اکثر پروژه ها تامین آب و برق موقت کارگاه بر عهده پیمانکار میباشد لذا بایستی نسبت  به تامین آنها اقدام کرد و با توجه به اینکه انشعابات موقت مخصوصا برای ساخت و ساز دارای هزینه های بالائی است در صورت امکان بایستی نسبت به صرفه جوئی در مصرف آنها اقدام نمود .

13- ارائه برنامه زمان بندی تفصیلی کار و معرفی سرپرست کارگاه پس از مبادله قرارداد اامی است . در ارائه برنامه زمانبندی که در اکثر پروژهای متوسط بصورت ابتدائی و با یکسری نمودارهای گانت همراه است مناسب تر است که ازبرنامه هائی شبیه M.S. PROJECT     و یا مخصوصا P3  استفاده شود تا علاوه بر ریز بودن فعالیت ها امکان مانیتورینگ پروژه فراهم شود .

14- با توجه به اینکه پروژه ها اکثرا توسط پیمانکاران فرعی انجام  میشود و این پیمانکاران نیز متاسفانه در رعایت نکات ایمنی وفنی ضعیف  عمل میکنند بنابراین بهتر است تا در زمان عقد قرارداد با آنها مفاد قرارداد بصورت مشخص و روشن این موارد و نیز وظایف پیماکاران را قید و مسئولیت هر گونه اتفاقی را متوجه خود آن پیمانکار نماید.

15- در قراردادهای پیمانکاران فرعی قید شود چنانچه نسبت به مدت قرارداد یا پرداخت به پرسنل زیر مجموعه خود کوتاهی نمایند کارفرما میتواند اقدام مقتضی از قبیل جریمه دیر کرد پرداخت مطالبات پرسنل پیمانکار فرعی از محل 10% حسن انجام کار نامبرده و. بنماید .

16- به تجربه برای نگارنده ثابت شده از جمله موارد حادثه خیز در پروژه های عمرانی کار بر روی داربست بصورت غیر اصولی میباشدمثلا پیمانکار نماچین روی یک دهانه داربست با قراردادن دو تخته زیر پائی بدون مهار سه یه چهار نفر همراه مصالح مستقر میکند که این مساله فوق العاده خطرناک میباشد لذا پیشنهاد میگردد در حین انجام آیتم هائی که نیاز به داربست یا کفراژ دارند اجرای داربست جزو مفاد قرارداد پیمانکار مربوطه باشد . چرا که در اینصورت علاوه بر استفاده مناسب زمانی از داربست توسط پیمانکار فرعی هرگونه مشکلی متوجه خود او بوده و بایستی مراقبت مناسب نماید . بدیهی است این مسائل نافی کنترل ما در کارگاه نحواهد بود .

* در صورتیکه بنابه دلایلی این کار میسر نبود حتما بایستی قید شود که نحوه بهره برداری مناسب از داربست حین کار به چه صورتی باشد (در قرارداد ) حتما اعلام شود که پیمانکار حق هیچگونه باز و بسته کردن قطعات داربست را ندارد و صرفا این عمل بایستی توسط پیمانکار داربست انجام شود و در قرارداد اجرای داربست نیز قید شود که رعایت اصول فنی اجرای داربست و مسئولیت آن متوجه پیمانکار خواهد بود .

17- جهت تنظیم قراردادهای مختلف فرمت های خاصی توسط  نویسنده تهیه شده که در صورت نیاز امکان مشاوره خواهد بود .

– تهیه تابلوی برق موقت به نحو مناسب و فنی و نیز انشعاب متعدد آب در سطح پروژه جهت استفاده در کارگاه.

19- با توجه به اینکه تشخیص سایز میلگردها با چشم تا حدودی مشکل است پیشنهاد میگردد پس از برآورد میلگردهای پروژه نحوه تخلیه آنها در کارگاه به نحوی باشد که هر سایز مجزا و دسته بندی شده باشد و برای حفظ پرستیژ کارگاه حتی پیشنهاد میگردد تابلوی کوچکی که سایز میلگردها روی آنها نوشته شده در جلوی بندیلهای میلگردها نصب شود . ضمنا برای اینکه مشکلی از لحاظ کلاس میلگردها و موارد مشخص شده در قرارداد (از قبیل a1  ویا a2 و یا کارخانه خاص ) lable  کارخانه ای روی بندیل ها جهت تائید کارفرما نگهداری شود .

20- به نظر نگارنده نظم و ترتیب در محیط کارگاه مبین نحوه کار مجری خواهد بود لذا بایستی جهت نگهداری هر نوع مصالح مورد مصرف محل مشخص در سایت در نظر گرفته شود تا امکان دسترسی آسان به آنها میسر باشد همچنین برای هر بازدید کننده ای نشان از دیسیپلین کارگاه باشد .

21- مدیریت و رفتار سازمانی که یک مبحث مدیریتی میباشد و نگارنده به آن اعتقاد فراوانی دارد در زمینه برخورد پیش بینی کنترل و هدایت عوامل اجرائی کارگاه یک شاخصه مهم میباشد .

22- با توجه به تنوع فرهنگی اخلاقی قومیتی . افراد مشغول بکار در یک کارگاه ساختمانی میطلبد مدیریت کارگاه رفتار مدیریتی متفاوتی از خود بروز بدهد اما شاه بیت تمام آنها اینست که عوامل اجرائی کار به این نکته برسند که مدیریت پروژه در عین سختگیری و قدرت در برخورد با اجرای کار همواره حافظ منافع مشروع آنها در مقابل بالادست خواهد بود در اینصورت است که نیروهای کاری با اعتقاد و راسخ کار خواهند کرد .مساله ای که متاسفانه مدیران کارگاهی یا بعضی از آنها به آن توجه نمیکنند و در مقابل مدیران ارشد خود نسبت به دفاع از حقوق عوامل اجرائی کارگاه که در هر حال نیروهای تحت امر آنها هستند کوتاه میایند .

23- در انتخاب پیمانکاران فرعی به این نکته توجه شود که ااما قیمت پائین در استعلام های گرفته ملاک قرارداد و ارجاع کار نباشد بلکه رزومه کاری توان اجرائی و از همه مهمتر تشخیص کلاس و ظرفیت فرهنگی پیمانکار فرعی و تطابق داشتن آن با فرهنگ مورد نظر ما در کارگاه آیتم های اصلی هستند .

24- درخواست مصالح مصرفی از قبیل آجر سیمان لوله های تاسیسات و یا کابل های برق بایستی بصورت کتبی از طرف مسئولین مربوطه با هماهنگی پیمانکاران مرتبط صورت گرفته و تحویل آنها به هر واحد نیز با اخذ رسید کتبی باشد و در نهایت کنترل حین کار جهت جلوگیری از پرت و نیز در نهایت :

 

           کنترل مقدار کارشده + پرت = مقدار مصالح وارده به کارگاه  

 

 ملاک صحت عملیات خواهد بود .

25- در شورع هر آیتم جدید در صورتیکه ناظر مقیم در پروژه مستقر است با هماهنگی وی و اخذ مجوز کتبی و در غیر اینصورت طی مکاتبه با کارفرما اجازه شروع بکار گرفته شود تا مشکلات بعدی متوجه پروژه نشود .

26- فرم هائی جهت آیتم های کاری تهیه و در احتیار مسئولین هر واحد قراردهید تا امکان کنترل بهینه کار فراهم شود و موردی در حین تحویل کار از پیمانکار مربوطه از قلم نیافتد .متاسفانه در اکثر کارگاه ها کنترل هر آیتم بصورت تکراری و گذرا میباشد و ممکن است یک یا چند مورد فراموش شود .

27- بررسی و تطبیق نقشه های سازه معماری مکانبک برق با یکدیگر و کنترل عدم مغایرت آنها و اینکه آیا این نقشه ها با یکدیگر همخوانی دارد . در بعضی از پروژه ها متاسفانه این مساله ساده انگاشته میشود در حالیکه طبق شرایط عمومی پیمانکار میبایست کلیه نقشه ها را با هم و در کنار هم کنترل و در صورت مغایرت یا مشکل اجرائی مشاور یا کارفرما مطلع گردد .

28- در هنگام اجرای فونداسیون با بررسی شیب لوله های تاسیسات گاهی ممکن است نیاز باشد در ترازی از ارتفاع فونداسیون یا زیر آن مثلا لوله فاضلاب رد کنیم لذا بایستی در هنگام قالب بندی به این مساله توجه شود و غلاف لازم با سایز مناسب با هماهنگی نظارت تعبیه شود ضمنا بلافاصله ازبیلت مربوطه تهیه تا بعدا امکان دسترسی بان سهل باشد .

29- در آرماتوربندی فونداسیون ها با توجه به ارتفاع در اکثر مواقع نیاز به اجرای خرک های مناسب میباشد بایستی به این نکته داشت که وزن این خرک ها در صورتیکه در نقشه ها و لیستوفر دیده نشده باشد صورتجلسه و عکس گرفته شود .

30- به تجربه برای نگارنده ثابت  شده عملیاتی که بعد از اجرا دفن میشوند مانند فونداسیون حتما بایستی علاوه بر صورتجلسه عکس های گویاید از مراحل اجرا داشته باشند تا بعدا در بسیاری از مواقع بتوان به آن استناد کرد .

31- تهیه عکس و گزارش ماهیانه از روند اجرای پروژه بصورت مستند و منظم همراه تفصیلات لازم علاوه بر اینکه به مجری دید مناسبی از کار میدهد از نظر کارفرما نیز با نظر مثبت همراه خواهد بود لذا تاکید میشود حتما در پایان هر ماه گزارش های ماهیانه مناسبی در دو نسخه تهیه و یک نسخه آنرا به کارفرما و نسخه بعدی را در بایگانی نگه داری نمائید .

32- نگه داری بتن تازه به مدت یک هفته از وظایف پیمانکار میباشدکه این مساله بایستی با دقت کافی انجام شود بدیهی است روش نگه داری در تابستان و زمستان با یکدیگر متفاوت میباشد .

33- با توجه به اینکه پرت میلگرد های مصرفی چنانچه روی محاسبات کامل نباشد هزینه های زیادی به پروژه تحمیل خواهد کرد لذا بایستی قبل از شروع آرماتوربندی بایستی با بررسی کلیه نقشه های آرماتوربندی لیستوفر اجرائی برای کارتهیه شود و سپس محاسبه گردد که از هر شاخه چگونه میتوان برش های مناسبی تهیه کرد تا حداقل پرت را داشته باشیم مضاف بر اینکه برای این پرت های بدست آمده نیز محلی برای استفاده پیدا کرد . مثلا در صورتیکه از یک شاخه 12 متری شما 90 سانت دور ریز داریدو اسکلت شما فی است میتوانید با هماهنگی مشاور پروژه این میلگرد هابصورت عصائی جهت دوخت دیوار بنائی به ستون فی استفاده کنیم در اینصورت هم میلگرد پرت نشده و هم اینکه شما با استفاده از آیتم مربوطه مبلغ مناسی دریافت کنید .

34- بلوکاژ کف ساختمانها بایستی با مصالح تائید شده نظارت و با دست انجام گیرد نکته قابل توجه اینکه در نقشه ها شن روی بلوکاژمعمولا 5 سانت در نظر گرفته میشود در حالیکه شما همواره جهت پر کردن لابلای سنگ های بلوکاژ و سپس یکسان نمودن سطح آن به مقدار بیشتری از 5 سانت نیاز دارید لذا حتما بایستی قبل از شروع اجرای شن نقلی به همراه نظارت پروژه به توافق لازم برسید .

35- در هنگام شروع کف سازی حتما به ترازهای زیر کار و تمام شده طبق نقشه توجه داشته باشید تا بعدا مشکلی در رسیدن به تراز نهائی نباشد .

ادامه نکات اجرایی در قسمت دوم این خبر تحلیلی آموزشی منتشر خواهد شد

در خاتمه این قسمت تقاضا میشود دوستان در صورت تمایل و جهت ایجاد فضای گفتگو و تعامل نقطه نظرات خود را اعلام فرمایند تا امکان بهبود و افزایش اگاهی طرفین فراهم شود .  

همچنین مطالعه این مقاله از نویسنده  با عنوان "مدیریت پروژه از نگاهی دیگر" به علاقه مندان بحث مدیریت پروژه توصیه می شود:

دانلود

 

مهندس رامین آموزگار 


پایان نامه کارشناسی ارشد معماری طراحی محور

   فصل اول: کلیات

    مقدمه

    بیان مسأله

    اهمیت موضوع

    اهداف پژوهش

    سوالات پژوهش

    روش پژوهش )دیاگرام چارچوب کلی پژوهش(

    منافع پژوهش

    تعریف واژه هاي کلیدي

    جمع بندي و ساختار پایان نامه

   فصل دوم: ادبیات موضوع)رویکرد طراحی پروژه(

    مقدمه

    پیشینه ي پژوهش)رویکرد طراحی(

    مطالعات تطبیقی )نمونه هاي داخلی و خارجی(

    نتیجه گیري)تدوین مبانی نظري طراحی:رویکرد طراحی(

   فصل سوم: فرآیند و روش طراحی

    مقدمه

    ارائه ي رویکرد طراحی)مبانی نظري طراحی(

    ارائه ي شیوه هاي طراحی رسیدن به رویکرد

    نتیجه گیري

 

   فصل چهارم: مطالعات زمینه

    مقدمه

    مطالعات مربوط به منطقه و شهر)اقلیمی،فرهنگی،اجتماعی و.(

    معرفی و قابلیت سنجی انتخاب سایت

    مطالعات مربوط به سایت)اقلیمی،کالبدي،فضایی و.(

    ارائه ي برنامه ریزي فیزیکی طراحی

    امکان سنجی و قبلیت سنجی سایت و عملکرد

    جمع بندي

   فصل پنجم: مدارك طرح پروژه

    پلان ها )مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    نما )مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    برش)مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    نما،برش)صفحه نما() مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    پرسپکتیو هاي داخلی و خارجی)ناظر و پرنده(

    عکس از ماکت

پایان نامه کارشناسی ارشد معماریپژوهشمحور

   فصل اول: کلیات

    مقدمه

    بیان مسأله

    اهمیت و ضرورت طرح موضوع

    اهداف پژوهش

    سوالات پژوهش

    فرضیه هاي پژوهش )در صورت نیاز(

    روش پژوهش )دیاگرام چارچوب کلی پژوهش(

    سودمندي پژوهش

    محدوده و قلمرو پژوهش

    تعریف واژه هاي کلیدي

    خلاصه و نحوه ي فصل بندي پایان نامه

   فصل دوم: ادبیات موضوع

    مقدمه

    پیشینه ي پژوهش

    مطالعات تطبیقی

    نتیجه گیري

   فصل سوم: روش شناسی پژوهش

    مقدمه

    سوالات پژوهش

    اهداف و چگونگی تدوین فرضیه ها

    روش پژوهش )ترجیحا به همراه دیاگرام متدولوژي پژوهش(

    تکنیک هاي جمع آوري اطلاعات

معرفی تکنیک هاي استفاده شده

جامعه ي آماري،چگونگی نمونه گیري و نمونه )ها(

داده هاي مورد نیاز،متغیر هاي پژوهش و روش هاي محاسبه ي آن ها

طرح آزمون

    محدوده ي پژوهش

    معرفی شهر

    معرفی محدوده ي مورد نظر)فضایی کالبدي، اجتماعی، فرهنگی و .(

   فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون های فرضیه

    مقدمه

    آمار توصیفی داده ها و متغیر هاي پژوهش

    آمار استنباطی داده ها و متغیر هاي پژوهش

    تشریح فرآیند آزمون فرضیه ها

    نتیجه گیري

   فصل پنجم: نتیجه گیری و مشاهدات

    مقدمه

    یافته هاي پژوهش

    بحث در مورد یافته ها و مقایسه ي نتایج با مبانی نظري مستخرج از پژوهش

    ارائه ي الگوي مستخرج از یافته هاي پژوهش

    محدودیت هاي پژوهش

    کاربردهاي نتایج و استفاده کنندگان آنها

    پیشنهادات براي انجام پژوهش هاي آینده


 

 

تعریف و تشریح موضوع پروژه ( شناخت خواسته های کارفرما)

همانطور که در مطلب مراحل طراحی دکوراسیون داخلی گفتیم، اولین مرحله از کار طراحی معماری نیز کسب اطلاعات در خصوص خواسته های کارفرماست. قبل از هر چیزی طراح باید بداند که موضوع طرح و کاربری ساختمانی که قرار است طراحی شود چیست؟! و کارفرما از فضای مورد نظر خود چه توقعاتی دارد؟! بنابراین سوالاتی که به وجود خواهد آمد این است که:

  • استفاده کنندگان از فضا چه کسانی هستند؟
  • چه نوع فعالیتی قرار است در آن اتفاق بیفتد؟
  • خواسته های ویژه کارفرما کدامند؟
  • و هر سوال دیگری از این دست که در مورد هر کاربری می تواند متفاوت باشد.

جمع آوری اطلاعات و شناخت سایت (زمین) پروژه

در این مرحله باید به بررسی شرایط سایت پروژه پرداخت و ابعاد، اندازه و همسایگی های زمین را شناخت. طراح باید جهت گیری جغرافیایی و دسترسی های معبرهای عمومی آن را در نظر بگیرد. میزان عبور و مرور پیاده و سواره را بشناسد و شرایط کالبدی (فیزیکی)، فرهنگی و اجتماعی محل قرارگیری زمین پروژه را شناسایی کند. جمع آوری این اطلاعات کمک خواهد کرد تا معمار بتواند تصمیمات صحیح اتخاذ کرده و حتی در مراحل بعدی کار از آنها استفاده کند.

جمع آوری اطلاعات و شناخت اقلیم منطقه

معمار باید بداند که زمین پروژه در کدام یک از مناطق آب و هوایی قرار دارد. تا بتواند برحسب شرایط محیطی دست به انتخاب مصالح و طراحی فضاهای ساختمان بزند. همه ما خوب می دانیم که شرایط اقلیمی هر منطقه تاثیرات مستقیمی بر روی ساخت و سازهای آن دارد و محدودیت هایی را در انتخاب گزینه های پیش روی طراح ایجاد می کند. بنابراین در این مرحله تجزیه تحلیل های لازم به خوبی صورت می پذیرد.

بررسی نمونه مورد های مرتبط اجرا شده

پس از کسب اطلاعات پایه ای نوبت آن خواهد رسید که طراح شروع به جستجو بکند و ساختمان های اجرا شده در شرایط مشابه پروژه خود را بیابد. این شباهت ها می تواند در حوزه کاربری و یا اقلیمی باشد. دیدن نمونه ای اجرایی و موفق به یاری طراح خواهد آمد تا بداند که در شرایط یکسان به چه نکاتی باید توجه کند. بدیهی است که این بررسی ها تنها برای دیدن و ایده گرفتن است و انتظار می رود که باعث خلق اثری خلاقانه، نو و بدیع شود.

شکل گیری کانسپت و ایده های طرح

با توجه به تجزیه و تحلیل لیست اطلاعات به دست آمده از هر بخش، معمار کانسپت اولیه (مفهوم کلی) طرح را پیش روی خود می گذارد و برای اجرایی کردن آن ایده هایی کاربردی را مد نظر قرار می دهد. در صورتی که کاربری فضا از اهمیت ویژه ی فرهنگی، اجتماعی برخوردار باشد کانسپت طرح اهمیت بیشتری خواهد داشت. در پروژه هایی مانند بیمارستان ها و پایانه های مسافربری که روابط فضاها و رفت آمد در آن در اولویت قرار دارد ایده ها از رویکرد کاملا مفهومی فاصله می گیرد.

برنامه ریزی فیزیکی، طراحی دیاگرام روابط و عرصه بندی فضاها

تعیین ریزفضاهای ساختمان و مشخص کردن روابط آنها با یکدیگر باید به وضوح انجام بگیرد. گرچه اعداد و ارقام اندازه های فضاها در مراحل بعدی ممکن است با توجه به شرایط ترسیمی و . تغییر کند اما ترسیمات شماتیک (فرضی و بدون اندازه) جایگذاری فضاها لازم است. معمار در این مرحله عرصه بندی فضاها را انجام می دهد. فضاهای عمومی و خصوصی، خدماتی و اداری و را تقسیم بندی می کند و از محدوده قرار گیری آنها در پلان مطمئن می شود.

طراحی فضا و حجم ساختمان

برای طراحی فضا و حجم بنا ترسیمات شماتیک و ابتدایی، مفید و کاربردی خواهند بود. این ترسیمات هم به صورت دو بعدی و هم سه بعدی به طراح اجازه میداد که تصویر ذهنی خود را پیاده کرده و از امکان پذیر بودن اجرای آن تا حدی مطلع شود. با این کار می توان افکار اولیه طرح را در راستای اهداف پروژه بسط و گسترش داد. طراحی حجم، نما و معماری داخلی ساختمان در این مرحله تا حد قابل قبولی پیش خواهد رفت و آماده ترسیمات دقیق خواهد شد.

ترسیم و ارائه مدارک و نقشه ها  (پلان، برش، نما، حجم سه بعدی)

هر ایده و طرح معماری برای اجرا شدن و به عینیت رسیدن نیازمند ترسیمات دقیق اجرایی در دو مرحله فاز یک و دو است. نقشه های جزئیات بنا به سازندگان اجازه می دهند تا به طرح ذهنی معمار پروژه، کالبدی فیزیکی ببخشند و به کمک مصالح آن را قابل لمس و قابل ست کنند. خوشبختانه با پیشرفت تکنولوژی و وجود نرم افزارهای متعدد این کار با سرعت و دقت بسیار زیادی انجام می شود.

مراحل طراحی پس از جمع آوری اطلاعات روندی موازی به خود می گیرند و گاهی ممکن است با توجه به شرایط کار یکی از دیگری پیشی بگیرد. اما به هر حال انجام همه مراحل اامی است.

 

نویسنده: لاله داورپناه 

 


انواع روش های طراحی معماری

 

 

 

                       

 

در معماری، هر طرح یک سیستم است. طراحی فرایندی است که از تفکر شروع و به یک محصول (بنا) ختم می شود، بنا محصول تجسم و تخیل، تفکر است.

 

 

۱) روش طراحی فرم گرا: برای طراحی   بناهایی مثل سینما، تئاتر، موزه، فرهنگسرا و تا حدودی بناهای مذهبی می توانیم از   چنین سبک و سیاقی استفاده کنیم.
  ۲) روش طراحی عملکرد گرا: برای طراحی ساختمان هایی مثل بیمارستان، مدرسه ها و   برج های مسی مورد استفاده قرار می گیرد.

روند طراحی معماری

در معماری، هر طرح یک سیستم است.   طراحی فرایندی است که از تفکر شروع و به یک محصول (بنا) ختم می شود، بنا محصول   تجسم و تخیل، تفکر است.

ایده ها

ایده ها تفکراتی معین و غیر   آنالیزوارانه هستند که از مشاهدات مدارک و اندیشه برای ما حاصل می شوند. در   معماری، ایده ها شامل مسائل مختلفی می شوند مانند چگونگی جهت گیری ساختمان ها،   جانمایی یک آشپزخانه در یک واحد، روش های بهره گیری از جریان طبیعی هوا، ارزش   انرژی و حفظ و صرفه جویی در آن، اهمیت مصالح، دوام، تعامل بین اجسام، مناسبترین   راه های برقراری ترتیب فضایی و یا چیزهایی از این قبیل. بنابراین ساختمان و   طراحی آن، شامل بسیاری تصمیمات کوچک است و طبیعتاً کسب مهارت و ارتقاء آن در جهت   تولید ایده ها و کانسپت هایی که توانایی پاسخگویی به این گستره وسیع از امور را   داشته باشد از اهمیت بسزایی برخوردار است.
  فرانک لویی رایت نمونه خوبی از معمارانی است که همواره ایده های زیادی برای   اجرای کارها داشته اند. جان استوارت در کتابی تحت عنوان خانه هااوسانیان اثر   رایت، ۳۵ ایده رایت در باب طراحی و ساخت منازل مسی کوچک را نقل کرده است. به   همین ترتیب کریستوفر الکسندر و همکارانش در کتاب رمان الگوها بیش از ۱۰۰۰ ایده   مختلف درباره رفتار و واکنش انسانها نسبت به محیط های مختلف را در چهارچوب   الگویی ذکر کرده اند. این ها (ایده های رایت و الکسندر) در مجموع  در حکم   چیزی مانند کتاب مقدس ایده ها برای طراحان ساختمان هستند. البته چه نظریات رایت   و چه الگوهای الکسندر هیچ کدام حالت به هم پیوسته ای ندارند. مثلاً اگرچه همه   ایده های رایت را به وضوح می توان در کارهای تکمیل شده او مشاهده کرد اما او   آنها را به صورت جملات و کلمات مستقل از هم ارائه کرده و برقراری ارتباط    مفهومی بین آنها بر عهده شخص طراح، سازنده است

آفرینش فرم در معماری

آفرینش معماری همواره با دو مقوله   اساسی سر و کار داشته است: فرم یا شکل و مفهوم یا معنا. این دو مقوله به ترتیب   جنبه های صوری و معنایی معماری را تشکیل می دهند که از بحث انگیزترین مقولات در   طول تاریخ معماری بخصوص معماری معاصر بوده اند.
  فرم یکی از مقوله های اساسی آفرینش معماری به شمار می آید. در واقع سنگین ترین   وظیفه ای که برای معمار می توان قائل شد آفرینش فرم است چرا که معمار بایستی در   این مرحله با به کار گرفتن ماده، زیبایی بیافریند یعنی سخت ترین موجودیت را برای   انتقال ظریف ترین معناها بکار گیرد.

نقش فرم در آفرینش معماری

برای معماران که از دیدگاه آفرینشی   در فضای معماری به فرم می نگرند، آفرینش فرم از اهمیتی بسیار برخوردار است زیرا   معمار در آفرینش فضا آنچه را می خواهد بگوید با استفاده از فرم ابراز می کند،   همچنان که موسیقی سازان، نقاشان، شاعران و فیلمسازان نیز هر یک به زبان و بیان   خاص خود آنچه را در دل دارند از طریق صوتها، کلامها و رنگها به مخاطبان خودشان   انتقال می دهند. فرم چه در موسیقی، چه در معماری و چه در شعر، بعدهای ذهنی را می   نمایاند و تنها راه ممکن برای انتقال مفهومی خاص از سوی آفریننده اثر به استفاده   کننده و مخاطب است.

تشخیص فرم

خصوصیت عملکردی فضا، به دنبال صفت   های فرمال فضا می آیند و وقتی ما اتاق را ساختیم خود به خود عملکرد را تعیین   کرده ایم. بنابراین در معماری یعنی در ساختن فضاها، ما به منظور دستیابی به   فانکشن باید از فرم شروع کنیم.

فرم و فضای معماری

عناصر فرم و فضا همراه یکدیگر،   واقعیت معماری را تشکیل می‌دهند. وقتی فضا توسط عناصر تشکیل دهنده فرم شروع به   حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن می‌کند، معماری بوجود می‌آید.

تعریف کانسپت

در تعریف ساده می توان گفت کانسپت   ها ایده هایی هستند که عناصر گوناگونی در یکجا گرد هم می آورند. این عناصر   گوناگون، تفکرات و تصورات و مشاهدات هستند. در معماری، کانسپت مسیری است که طی   آن نیازهای فیزیکی، شرایط  محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این ترتیب   کانسپت ها بخش مهمی از روند طراحی معماری را شکل می دهند.
  تعیین جایگاه  کانسپت در طراحی معماری به تعریف  انواع پنجگانه    کانسپت می پردازد که عبارتند از: قیاسی، استعاری، ذاتی، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و   آرمانی.

عوامل موثر بر کانسپت در طراحی

هدف، تحلیل سایت و مکان یابی   ساختمان، عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل جغرافیایی، شرایط آب و هوایی، برنامه   فیزیکی طرح، خواسته کارفرما، مقیاس و تناسبات، بررسی مصالح و تکنولوژی ساخت بنا،   ابعاد انسانی و فضاهای معماری (حرایم) و اامات تأسیساتی از عوامل موثر بر   کانسپت در طراحی هستند.

 

کانسپت ها

همیشه کانسپت ها توسط معماران پدید   نمی آیند. شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکوربوریه به کانسپت مورد نظر   کارفرما در ساختمان کارگاه های  چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه   هاروارد باشد. این مرکز  یک بخش  دانشجویی است که نه تنها برای   دانشجویان رشته های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر   مسئولان دانشگاه این چنین بود که اگر  دانشجویان بیشتری از فعالیت های مرکز   با خبر باشند و بتوانند جریان کار و زندگی  درون آن را مشاهده کنند آنگاه   شرکت و حضور آنها در کارگاه ها متحمل تر خواهد بود و لوکوربوزیه کانسپت را به   اجرا در آورد، به این صورت او از درون مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی   کرد که مانند تونلی از درون ساختمان عبور می کرد و امکان  مشاهده    بسیاری  از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد.

    

کانسپت ها و طراحی معماری

شکل گیری کانسپت پدیده ای خود به   خودی نیست بلکه نیازمند تلاشی متمرکز برای گردآوری و ترکیب مسائل مختلف است.   گردآوری این مسائل کاری هوشمندانه است، به عقیده بسیاری از طراحان، معماران،   منتقدان  نویسندگان، هنرمندان،شکل دهی کانسپت متشکل از ۱۰ درصد الهام و   استعداد و ۹۰ درصد پشتکار و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری کاری   ناآشنا است همچنین دانشجویان برای اندازه فراگیری و درک سایر مباحث طراحی در این   مورد، با سختی مواجه اند. در زمینه تقویت مهارت کانسپت سازی سه مانع اصلی وجود   دارد:


  ۱) چگونگی برقراری ارتباط.
  ۲) کمبود تجربه.
  ۳) برقراری سلسله مراتب.


  اولین مشکلی که یک دانشجو با آن مواجه می شود برقراری ارتباط است. نکته جالب در   این رابطه این است که سخت ترین کار این نیست که چگونه کانسپت خود را به دیگران   معرفی کنیم بلکه سخت ترین کار این است که چگونه باید کانسپت را برای خود تشریح   کنیم. به همین خاطر طراحان می آموزند تا قبل از تشریح ایده های خود برای   دیگران  نوعی دیالوگ به عنوان مطرحه در ذهن خود برقرار سازند، مشکل دیگر   برقراری ارتباط گرافیکی است.
  متأسفانه بسیاری از دانشجویان در ترسیم و طراحی ایده مورد نظر خود اکراه دارند.   در معماری هر آنچه که قرار است ساخته شود می بایست ابتدا ترسیم گردد. پروسه   ترسیم و طراحی باید در مراحل  ابتدایی کار آغاز  شود تا طرح پیشنهادی   و کانسپت آن بتوانند دائماً نقد و اصلاح شوند.
  لویی کان با نوشته ای این نکته را یادآور می شود که مشکل برقراری ارتباط بین یک   ساختمان منسجم در ذهن و طراحیهای اولیه، بین دانشجویان عمومیت دارد.
  برای بیان دیده در معماری و موسیقی می بایست از ابزارها و امکانات قابل سنجش   بهره گرفت. اولین خطی که بر روی کاغذ کشیده می شود خود میزانی است از آنچه نمی   توان به طور کامل آن را بیان کرد.

تصورات

تصورات در مقایسه با ایدهها از اساس   و تکامل و اغلب اهمیت کمتری بر خوردارند. ممکن است تصور شود که تصورات نمی   توانند نقشی در شکل دادن کانسپت ها  داشته باشند، این نتیجه گیری درستی   نیست. در علم سینکتیک یا همان تجربه و تحلیل مسائل علمی اصلی، اساسی به نام   تولید اتفاقی ایده ها وجود دارد که بر این اساس هنگام تحلیل مسائل که از راه های   موجود قابل حل نیستند، هر ایده یا تصور تازه می تواند سبب گشایش شود. بخش   کوچکتری از افراد، این توانایی را دارند تا با استفاده از سینکتیک و یا سایر   روشهای تولید اندیشه، به ارائه ایده های متنوع برای مسائل بپردازند. ایدههایی که   اگر چه ظاهراً بی معنی و بی ارتباط و گاهی موهومی به نظر آیند ولی در واقع مرحله   آغازین اهمیت روند تحلیل مسائل  را می سازند. در معماری هم گاهی عناصر یک   کانسپت ایده آل را به هیچ عنوان نمی توان در یکجا جمع کرد، در این صورت شاید   استفاده از تصورات برای رسیدن به کانسپت به عنوان تکنیکی اساسی برای شکل دادن   کانسپت و البته در نتیجه عدم تجربه کافی در طراحی و کانسپت سازی ضروری باشد.

 

کانسپت ها و ایده ها

کانسپت ها از این نظر که تفکراتی   حاصل از ادراک ما هستند تشابه زیادی با ایده ها دارند، با این تفاوت که کانسپت   ها دارای یک ویژگی خاص خود هستند و آن این است که این تفکرات، معطوف به راه های   گرد آوری چند عنصر و ویژگی، در یک کل هستند. در معماری کانسپت تعیین کننده   چگونگی تأثیر گذاری جنبه های مختلف نیازمندیهای بنا بر طراحی و ساخت آن از طریق   اجتماع در یک اندیشه خاص است و کانسپت در معماری موضوعی  هدفمند است. نتیجه   تلاش متمرکز و خلاقانه در یکپارچه کردن عناصری به ظاهر نامتشابه.
  اروسارینن و ادوارد لترتبی بارنز دو معمار آمریکایی هستند که همواره با کانسپت   ها در ارتباط بوده اند. سارنین چنین پیشنهاد می کند:
  هویت یا بیان، تنها زمانی قابل انتقال می شود که کل بنا به صورت یک تعبیه جامع   در آید. مانند هر اثر هنری یک کانسپت ساده و قوی باید بر کل کار غالب باشد و   تمام اجزاء می بایست به شکل فعال، بخشی از این حالت کلی باشند. این مساله در   مورد اساسی ترین و ابتدایی ترین عناصر مانند پلان یا سیستم سازه تا متاخرترین   آنها، مانند رنگ دیوارهای داخلی یا دستگیره های در صادق است. به عقیده من این   هدف یعنی بوجود آوردن این تعبیر جامع، والاترین و مشکل ترین اهداف است و   البته  باید بیش از هر چیز ما را به خود مشغول دارد.

 

سناریوهای کانسپچوال (مفهومی)

با توجه به اینکه هر نوع بنایی می   تواند صدها نیاز خاص خود را داشته باشد که این نیازها تازه غیر از نیازها و   اهدافی است که شخص معمار بر آن می افزاید.  دستیابی به کانسپتی واحد که همه   این عناصر را به هم همبسته سازد امری بلند همتا و البته بلند پروازانه است.   معماران در مقالات و نوشته های مربوط به کانسپت های طراحی خود، مسأله گره زدن   فاکتورها و تفکرات مهم و تأثیر گذار، در طراح را در نوعی سناریوی کوتاه مطرح می   کنند.
  وقتی هدف از ایجاد یک کانسپت در پروژه، ترکیب اعضا مختلف در یک کل واحد باشد، یک   معمار می تواند در نهایت، پروژه خود را ترکیبی از چندین کانسپت ایجاد کند این   نوع  بینش در طراحی را افزایش (incremental) می نامند.  دیدگاه افزایشی عبارت   است از پرداختن به هر بخش به صورت مجزا با توجه به نیاز آن و تلاشی برای   یافتن  یک کانسپت کلی. بخش دیگر دیدگاه، متوجه معمار و توجه او  به   گستردگی محتوای کانسپت است.
  کانسپچوال مضمون کانسپت را وسعت بیشتری می دهد و موارد بیشتری را در آن میگنجاند   و در نهایت تصاویر بیشتری از پروژه پیش چشم می نهد. سناریوی کانسپچوال می تواند   مشخص کند که چگونه تمام ایده های با اهمیتی که ممکن است به طور جداگانه بیان   شوند، می توانند به شکل مفصل تری به رشته تحریر در آیند.

فرانک لوید رایت می گوید:
  چرا نمی توان معبدی ساخت حساس تر از احساس و نه فقط  برای خود بلکه برای   انسان، متناسب با کاربری های او، به عنوان جایی برای آشنایی و یک ملاقات خانه و   جایی برای اوقات خویش، فضایی زیبا و متناسب این منظور آفرید و با همین حس آنرا   آراست. ساختمانی طبیعی برای انسان  طبیعی …
  چنین فضایی در ذهن شروع  به شکل گیری می کند و در آن هنگام باید به این   ایده های معمارانه گام نهد و مهم ترین موضوع این است که فضایی چنین با شکوه را   در ذهن حفظ کنیم  و بگذاریم تا خود فضا کل عمارت را شکل دهد.

کوین روش می گوید:
  ما سعی داریم نوعی حس ارتباط بیافرینیم. در موسسه ای که مسأله هدف  مشترک،   اهمیت بسزایی دارد.  عده ای از مردم ساعتها کار خود را وقف هدف می کنند،   بگذارید بگوییم آنها مشغول فراهم کردن شرایطی بهتر برای دنیایی که در آن زندگی   می کنند هستند. در موسسه فورد آنها خود بخشی از یک دستگاه  هستند دستگاهی   معقول که در صورت هدایت صحیح می تواند باعث پیشرفت  ترقی بسیاری از مناطق   شود. پس باید فرض کنیم با مردمی متعهد سر و کار داریم که مسیر خود را رها    کرده اند تا به این سازمان بپیوندند و این فقط یک مشعل دیگر برای آنها نیست.
  اکنون ما ۳۰۰ نفر با چنین هدف مشترکی داریم، در چنین جامعه ای این حقیقتاً    مهم است که هر کس از دیگری با خبر باشد و همین امر آنها را در  مقصود   مشترکشان یاری خواهد داد.
  ما خانه ای برای آنها می سازیم و یکی از اهداف اصلی ارتقاء حس ارتباط است و با   این طرح آغاز می کنیم که این خانه تنها یک ساختمان اداری ساده نیست بلکه موجودی   کاملاً متفاوت است.
  یک سناریوی کانسپچوال مانند نمونه هایی که ذکر شد، محصول یک پروسه تکاملی است.   پروسه ای که از دل مراحل رشد و کانسپت ها خود، اغلب حاصل از  جرقه هایی در   تفکر بینش هستند.
  اصلاح و ابهام زدایی مختلفی صورت گرفته، سناریو از تفکرات و اندیشه های حاصل شده   در طول روند طراحی برای همبسته کردن هر چه بیشتر آنها استفاه می کند.
  یک مثال عملی برای تکمیل افزایشی سناریوها، پروسه طراحی شارت است.  شارت   (در مدارس معماری) به معنی تلاشی در آخرین لحظات برای به انجام  رساندن   کارهاست. این اصطلاح از لفظی فرانسوی به معنی گاری یا چرخ دستی گرفته شده و   اشاره به گاری ها یا چرخ دستی هایی دارد که دانشجویان قرن ۱۹  معماری در   فرانسه برای حمل طرحهای خود به محلی که همه برای ارزش یابی  کارها در آنجا   جمع  می شدند، استفاده می کردند. طرحهای آنان اغلب در طول همین مسیر و روی   همین چرخ دستیها به اتمام می رسید.شارت همچنین روشی است که کارفرمایان از آن   برای مشارکت دادن افراد و یا سازمانهای مختلف در روند برنامه ریزی و طراحی پروژه   استفاده می کنند. یک شارت گروهی یعنی یک دوره کاری فشرده که ارائه و اصل اخذ   تصمیمات را محدود به فرصتی چند روزه می کند. گروه های مختلفی با طرز تفکرهای   متفاوت و اغلب در حالتی رقابتی با هم  در شکل دادن ایده و کانسپت یک پروژه   شرکت دارند. نقش یک طراح حرفه ای  هماهنگ کردن و تقویت همکاری این شرکت   کنندگان است. در طول چنین دوره ای  او ابتدا ایده های مقدماتی هر یک از این   بخش های شرکت کننده را دریافت می کند و سپس مبحث را به سمت تبیین مسائل مبهم و   اساسی هدایت می کند و در نهایت مسأله اولویت بدنی را مشخص می کند. یک رهبری موثر   به بر طرف کردن تضادها و ناهماهنگی های موجود کمک و گروه کاری را به نسبت   سازمانی و اتخاذ تصمیمات راهنمایی می کند

 

سلسله مراتب کانسپت

درک رابطه، تقدم و تاخری موجود بین   تصور، ایده، کانسپت و سناریوی کانسپچوال در واقع سرآغاز روند دستیابی به کانسپتی   مناسب برای یک بنا است. این رابطه به این صورت ترتیب داده می شود: تصور – ایده –   کانسپت – سناریوی کانسپچوال که براساس الگوی افزایش پیچیدگی، متناسب بودن و عمق   فکری است. در مراحل ابتدایی پروژه، همواره فرصت برای متصور شدن ایده ها وجود   دارد خصوصاً اگر ذهن توانایی و تمایل پذیرش تفکرات خلاقانه غیر عادی و پر تخیل   را که می توانند راه حل و گره گشای بسیاری از نیازها باشند، داشته باشد. پس از   این، معماران زمانی که بیشتر با پروژه آشنا و از مسائل آن آگاهی پیدا می کنند کم   کم برخی از تصورات و ایده ها را با اهمیت تر و مناسب تر از بقیه تشخیص می دهند.   سرانجام شباهت ها و جذابیت های بالقوه و دسته بندی ایده ها شکل می گیرند و بر   پایه این ملاحظات مسیر قطعی انجام گرفتن فعالیت ها در آینده مشخص خواهد شد.

مینیات و انتقاد از خود:
  مسأله برگزیدن فرمی مناسب برای یک کانسپت در مقایسه با نقدی که خود کانسپت در   طول شکل گیری آن انجام می پذیرد در سطح پایین تری از اهمیت قرار می گیرد. در   چنین دیالوگی انتقادی، مهم ترین سوال می تواند چنین باشد که آیا این ایده مناسب   چنین پروژه ای هست؟ در نهایت خود کانسپت و راهکاری که ارائه خواهد کرد باید   متناسب با نیازهای پروژه و آمیخته با فعالیت های بنا باشد.
  از پرسش در مورد مناسب بودن مورد جالب دیگری هم وجود دارد و آن اینکه آیا اساساً   نیازی به کانسپت برای انواع ساختمانها هست؟ آیا آنها فقط برای بخشی از بناها   مناسب اند؟ در بحث ها و اظهار نظر هایی که معماران و منتقدین ارائه داده اند این   مسأله که آیا همه بناها از نظر کالبدی و تندیس گونگی دارای اهمیت هستند یا خیر و   این که چه ساختمان هایی باید برجسته تر و چه ساختمان هایی باید در پس زمینه قرار   گیرند مورد بررسی قرار گرفته. جورج بیرد (معماری در شهر تورنتو) این گونه پاسخ   می دهد: کانسپت ها در ساختمان های کم اهمیت تر، اندازه ساختمان های برجسته مهم   هستند. او پروژه های ساده ای  دارد که در آنها رسیدن به کانسپتی مناسب به   منظور ایجاد فشردگی و نظم کافی، برای ساختن یک معماری خوب امری حیاتی بوده، برای   مثال یکی از پروژه هایش الحاق فضایی جدید به یک خانه کوچک بوده، کانسپت او حفظ   گرمی، نزدیکی و فاز موجود بوسیله تقویت حس مسیحیت بود.

 

انواع پنجگانه کانسپت:

۱) کانسپت   های  قیاسی (نگاه به دیگر  چیزها)
  ۲) استعاری (نگاه به انتزاعات)
  ۳) جوهری essences (نگاه به ماورای نیازهای برنامه)
  ۴) برنامه ای (نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده)
  ۵) ایده آل گرا (نگاه به ارزش های مطلق)۱) کانسپت های  قیاسی (نگاه به   دیگر  چیزها)
  ۲) استعاری (نگاه به انتزاعات)
  ۳) جوهری essences (نگاه به ماورای نیازهای برنامه)
  ۴) برنامه ای (نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده)
  ۵) ایده آل گرا (نگاه به ارزش های مطلق)

 

کانسپت قیاسی

 

از پنج گونه ذکر شده مقایسه   احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود بین   اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام  ویژگی های مورد نظر را در   خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته   شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور  می کردند که همه شاه کارهای   معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد   کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال  طراحی باشد.   زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها گوتیک”،   برای بانک ها دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت سنت پیتر” در نظر   گرفته می شد.

نمونه های برخی از این مقایسه ها   بیش از بقیه یافت می شوند. یکی از رایج ترین آنها الگوی خیابان روستایی یا همان   گذری سر پوشیده در میان مغازه ها است، مانند گالریا در طراحی خوابگاه دانشگاه   آلبرتا در ادمونتون  است. در اینجا واحدهای دانشجویان مجرد و دانشجویان   مزدوج در کنار هم قرار داده شده اند. آپارتمانها در امتداد یک گذر داخلی با سقفی   مخفی وار که نور را فراهم می کند قرار گرفتند. در طراحی پروژه صحت و نحوه انجام   گیری این مقایسه مورد توجه معماران قرار داشته است و در این رابطه در برخی از   موارد بهینه سازی هم انجام داده اند که نمونه آن استفاده از پنجره های تانل داری   است که به درون گذر باز می شوند. آنها در مراحل ابتدایی کار دریافتند که دید   پرسپکتیوی امتداد گذر فاقد زندگی و رنگارنگی نمونه هایی است که قبلاً بررسی کرده   اند. به منظور  بازنمائی این پویایی بصری آنها پنجره های مخصوصی مشرف به   گذر  طراحی کردند. پنجره هایی که در آنجا پانل هایی مسلب و رنگارنگ بودند و   وقتی گشوده می شوند علاوه بر جریان هوای اضافی برای داخل نمایی از جریان حرکت و   فعالیت در گذر را هم مورد نظر معماران بوجود آورده اند. یک نمونه دیگر پروژه تری   تاپس (Tree-tops) اثر دیوید گلسر از مارکیس، ستولر، گلسر در کارولینای جنوبی   است. در این پروژه سیستم راهروها و پلهای ارتباطی ای که در ساختمان انبارها در   ساوانای جورجیا وجود دارد به عنوان الگوی مناسب حل کردن بسیاری از مسائل مربوط   به جانمایی و سیرکولاسیون انتخاب شده با وجود این که سایت پروژه برخلاف ساختمان   انبارها تخت و کاربری آن مسی است، سیستم راهروها به خوبی جوابگو هستند.

این چنین سنجش ها یا مقایساتی می   توانند فقط با توجه یک ساختمان خاص صورت نگیرند. لویی کان در مورد کانسپت طراحی   اش در ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلواینا اظهار می کند که در چند مورد   مختلف، از مقایسه ها استفاده کرده است. او توضیح می دهد که محققین برقراری   ارتباط و مشارکت فکری از نیازهای اساسی به شمار می رود، بنابراین اولین مرکز   تحقیقاتی را با جایی برای گردهمایی ملاقات و آگاهی از فعالیت های یکدیگر مقایسه   کرد. این کانسپت او مشابهت بسیاری با روش ساختمان موسسه فورد دارد. کان همچنین   با مشاهده وضعیت محققین پزشکی در محوطه دانشگاه پنسیلواینا که همواره به شکلی   نامناسب در سرتاسر محوطه پراکنده بودند کانسپت دوم خود را حول تصور شخصیتی این   افراد شکل داد. او تفکرات خلاقانه و فعالیتهای این افراد در آزمایشگاههایشان را   با کار هنرمندان در استودیوهایشان مورد مقایسه قرار داد او می گوید:

اگر چه کان توانست کانسپتی مبتکرانه   را از طریق انجام مقایسه ای صحیح بدست آورد و برخی حتی این ساختمان را بنایی با   اهمیت در دهه ۶۰ می دانند اما در عمل کاربران آن با مشکلات زیادی روبرو شده اند.

یوناس سالک برای احداث ساختمانی   تحقیقاتی به نام خود، نمونه های ساخته شده این بنا را در سراسر آمریکا مورد   مطالعه قرار داد. او از ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسلیواینا در زمان   فعالیت روزانه بازدید به عمل آورد و با کاربران آن به گفتگو پرداخت و از مشکلات   آن آگاه شد. علی رغم نکات منفی اش این ساختمان تنها موردی بود که در آن سعی شده   بود تا مسائل فلسفی خلاقیت و آفرینش هم مورد توجه قرار گیرد و سرانجام لویی کان   برای طراحی موسسه تحقیقاتی سالک در سان دیگو برگزیده شد.از پنج گونه ذکر شده   مقایسه احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود   بین اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام  ویژگی های مورد نظر را   در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر   گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور  می کردند که همه شاه   کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در   یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال  طراحی   باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها   گوتیک”، برای بانک ها دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت سنت پیتر”   در نظر گرفته می شد.

نمونه های برخی از این مقایسه ها   بیش از بقیه یافت می شوند. یکی از رایج ترین آنها الگوی خیابان روستایی یا همان   گذری سر پوشیده در میان مغازه ها است، مانند گالریا در طراحی خوابگاه دانشگاه   آلبرتا در ادمونتون  است. در اینجا واحدهای دانشجویان مجرد و دانشجویان   مزدوج در کنار هم قرار داده شده اند. آپارتمانها در امتداد یک گذر داخلی با سقفی   مخفی وار که نور را فراهم می کند قرار گرفتند. در طراحی پروژه صحت و نحوه انجام   گیری این مقایسه مورد توجه معماران قرار داشته است و در این رابطه در برخی از   موارد بهینه سازی هم انجام داده اند که نمونه آن استفاده از پنجره های تانل داری   است که به درون گذر باز می شوند. آنها در مراحل ابتدایی کار دریافتند که دید   پرسپکتیوی امتداد گذر فاقد زندگی و رنگارنگی نمونه هایی است که قبلاً بررسی کرده   اند. به منظور  بازنمائی این پویایی بصری آنها پنجره های مخصوصی مشرف به   گذر  طراحی کردند. پنجره هایی که در آنجا پانل هایی مسلب و رنگارنگ بودند و   وقتی گشوده می شوند علاوه بر جریان هوای اضافی برای داخل نمایی از جریان حرکت و   فعالیت در گذر را هم مورد نظر معماران بوجود آورده اند. یک نمونه دیگر پروژه تری   تاپس (Tree-tops) اثر دیوید گلسر از مارکیس، ستولر، گلسر در کارولینای جنوبی   است. در این پروژه سیستم راهروها و پلهای ارتباطی ای که در ساختمان انبارها در   ساوانای جورجیا وجود دارد به عنوان الگوی مناسب حل کردن بسیاری از مسائل مربوط   به جانمایی و سیرکولاسیون انتخاب شده با وجود این که سایت پروژه برخلاف ساختمان   انبارها تخت و کاربری آن مسی است، سیستم راهروها به خوبی جوابگو هستند.

این چنین سنجش ها یا مقایساتی می   توانند فقط با توجه یک ساختمان خاص صورت نگیرند. لویی کان در مورد کانسپت طراحی   اش در ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلواینا اظهار می کند که در چند مورد   مختلف، از مقایسه ها استفاده کرده است. او توضیح می دهد که محققین برقراری   ارتباط و مشارکت فکری از نیازهای اساسی به شمار می رود، بنابراین اولین مرکز   تحقیقاتی را با جایی برای گردهمایی ملاقات و آگاهی از فعالیت های یکدیگر مقایسه   کرد. این کانسپت او مشابهت بسیاری با روش ساختمان موسسه فورد دارد. کان همچنین   با مشاهده وضعیت محققین پزشکی در محوطه دانشگاه پنسیلواینا که همواره به شکلی   نامناسب در سرتاسر محوطه پراکنده بودند کانسپت دوم خود را حول تصور شخصیتی این   افراد شکل داد. او تفکرات خلاقانه و فعالیتهای این افراد در آزمایشگاههایشان را   با کار هنرمندان در استودیوهایشان مورد مقایسه قرار داد او می گوید:

اگر چه کان توانست کانسپتی مبتکرانه   را از طریق انجام مقایسه ای صحیح بدست آورد و برخی حتی این ساختمان را بنایی با   اهمیت در دهه ۶۰ می دانند اما در عمل کاربران آن با مشکلات زیادی روبرو شده اند.
  یوناس سالک برای احداث ساختمانی تحقیقاتی به نام خود، نمونه های ساخته شده این   بنا را در سراسر آمریکا مورد مطالعه قرار داد. او از ساختمان تحقیقات پزشکی   دانشگاه پنسلیواینا در زمان فعالیت روزانه بازدید به عمل آورد و با کاربران آن   به گفتگو پرداخت و از مشکلات آن آگاه شد. علی رغم نکات منفی اش این ساختمان تنها   موردی بود که در آن سعی شده بود تا مسائل فلسفی خلاقیت و آفرینش هم مورد توجه   قرار گیرد و سرانجام لویی کان برای طراحی موسسه تحقیقاتی سالک در سان دیگو   برگزیده شد.

 

استعارات و تشبیهات (کانسپت های   استعاری)

 

استعارات مانند مقایسه ها، به آشکار   کردن روابط بین اشیاء می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی   هستند تا عینی. در واقع تشبیهات، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون، مانند و   همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات، تشخیص امکان   ارتباط میان الگوهاست، مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.
  چارلرمور در بحثی اظهار می کند که او علاقه دارد ساختمانها مانند ژئود (Geode) باشد و این   تشبیه خود را در سناریویی چنین بست می دهد:
  در سیحونز آلیز ایالات جورجیا آپارتمانهای ساحلی بیانگر چنین تصویری (ژئود   مانند) هستند. در بیرون عظیم الجثه اما در درون مجموعه دیوارهای رنگی و تزئین   شده شاد است که فضایی درونی را احاطه کرده اند.
  ژئود نمونه یک استعاره کانسپچوال است که نشان می دهد چگونه یک ساختمان می تواند   همزمان دو تصویر داشته باشد. یک ساختمان می تواند در نمای بیرون مناسب با ویژگی   های محیط  همسایگی اش و در درون تصویری متفاوت مثلاً  مفرح یا   دراماتیک به اقتضای کاربری اش داشته باشد. مثالهای دیگری از این دسته را می توان   در کتاب در مرح معماری” نوشته آقای جیوپونتی پیدا کرد. تعریف آواز معماری خود   یک تشبیه است: معماری مانند یک کریستال است. از دیگر استعارات تشبیه های جالب   توجه در این کتاب می توان: فواره یک نغمه است، در یک دعوت است یا خانه یک رویا   است، اشاره کرد.

 

کانسپت های جوهری

 

جوهره ها در واقع چکیده و متمرکز   شده جنبه های مختلف مسائل پیچیده هستند و بازتابنده اندیشه های درونی این جنبه   ها هستند. استنفورد اندرسون درباره علاقه لویی کان به جان مایه ها و استفاده او   از استعارات چنین می نویسد:
  کان علاقه مند به فرمها و هستی اشیاء و جوهره آنها و عناصر و بیانگری آنها است،   او می گوید من همواره به طبیعت پدیده ها و به ظهور و تبدیل آنها به نهایتشان فکر   می کنم. هر ساختمانی در واقع پاسخی است به آنچه برایش اندیشیده شده و فضای آن   مشخص کننده جایگاه انسان هاست.
  اولین وظیفه هر معمار این است که برنامه ای را دریافت می کند و برگردان فضایی   آنها را ارائه دهد و به این ترتیب لابی یعنی فضایی برای ورود راهرو یعنی یک   گالری و بودجه یعنی اقتصاد.

طراحان برای جستجوی جوهره پروژه و   بیان آن در قالب کانسپت روشهای بسیاری دارند. این جستجو در واقع تلاشی برای   رسیدن به ایده هایی است که قسمتهای مختلف یک کانسپت پروژه را به هم می پیوندد و   به عقیده کان ایده هایی که طراح را قادر می سازد بر شرایط موجود مسلط شود و آنچه   را که باید به سرانجام برساند. یک راه عملکردی (پراگماتیک) عبارت است از بررسی   برنامه و مشخص کردن سلسله مراتب موجود با این فرض که اصلی ترین مسأله (جوهره) آن   است که در این سلسله مراتب، در جای نخست باشد. در نهایت نتیجه چنین بررسی ای می   تواند در غالب تحلیلی از برنامه و یا یک دیاگرام گرافیکی ارائه شود.
  تأکید زیاد بر این جان مایه ها و ریشه های اصلی، برخلاف یک نگرش فلسفی دیگر،   درباره خلاقیت در معماری است که اتفاقاً در قرن بیست هم طرفداران زیادی داشت.   این نگرش بر پایه این عقیده قرار گرفته که هر معمار باید با خلاقیت و ذهنیت خاص   خود به آفرینش بپردازد. کسانی چون فرانک  لوید رایت یا اروسارنین و والتر   گروپیوس (از موسسین با وهاوس) از حامیان این فلسفه بوده اند. گرایش عمومی به   استفاده از منابع و نمونه های معماری پیشین، چه تاریخی و چه متأخر به جای نمونه   های بومی هم عصر، از زمان ظهور لویی کان در دهه ۶۰ به عنوان یک طراح فرمها   مجدداً مورد توجه قرار گرفت. او صریحاً معماری روم باستان و آثار  لوکوربوزیه   را منابع اصلی الهام خویش برشمرد. گرچه او هیچوقت درباره معاصرینش به صراحت سخنی   نگفته بود اما در زمانی که مشغول طراحی ساختمان کتابخانه آکادمی ارکستر بود از   کتابخانه طراحی شده بوسیله هیواستابینز در دانشکده پزشکی هاروارد با عنوان   کتابخانه ای بسیار خوب یاد کرد. با مقایسه بین پلانها و فضاهای داخلی می توان   شباهت های زیاد بین آن دو را دید. نمونه دیگر جستجو برای کانسپت های جوهره گرا   را می توان در آثار جان پورتمن مشاهده کرد. معروفترین کارهای او هتل هایی با   فضاهای دراماتیک و مربع هستند. در کانسپت کارهای او می توان تصاویر ذهنی و علاقه   های او، توجه به کاربردهای بنا و هر کجا که ممکن بوده طراحی شهری ای متناسب با   شهر موجود را مشاهده کرد. لابی های چند طبقه هتل های او، خصوصاً در هتل هایت در   سان فرانسیسکو در اصل امکانی عمومی هستند که هم متعلق به خود هتل و هم متعلق به   شهر هستند.

لارس لروپ روش عملکرد دیگری ارائه   می کند. روش او در واقع ترکیبی از کانسپت مقایسه ای و جوهره ای است. هنگامی که   او صورت مسأله طراحی جدیدی را دریافت می کند ابتدا چند نمونه مشهور را که   خصوصیات موجود در آنها مشابه جنبه های مختلف صورت مسأله ی خودش است را مشخص می کند   و عکس هایی از این نمونه ها که هر کدام حداقل یکی از ویژگی های مورد نظر    او را در خود دارند انتخاب می کند سپس او در چند مرحله به تحلیل این تصاویر می   پردازد. او از روی هر تصویر مجدداً طراحی می کند و به ویرایش آنها می پردازد تا   ویژگی مد نظرش را برجسته سازد. این ویژگیها به تدریج به صورت فرضیاتی ذهنی به   وجود می آیند که هر کدام در حکم یک درس طراحی هستند. این فرضیات به هم افزوده می   شوند تا در نهایت مجموعه آنها هدایت کننده طرح پیشنهادی او باشند.
  سمبلها زیر مجموعه ای از جوهره ها هستند، سمبل ها بیانگر این مطلب هستند که جان   مایه ها می توانند فرم ها و تصاویر قابل درک برای عموم تجسم یابند. با این حال   چرا باید کسی تلاش کند تا طرح یک ساختمان را برای سمبل سازی که شاید نه چندان   مهم هم باشد مورد استفاده قرار دهد؟ پاسخ این است که سمبل ها در تصاویری هستند   که پاسخ هایی برایی انگیزه های بصری ایجاد می کنند. بنابراین همواره در ارتباط   با انتظاراتی هستند که از بنا می رود. یک ساختمان می تواند همزمان مکانی برای   انجام یک فعالیت و سمبلی برای آن باشد.

 

کانسپت های برنامه ای پاسخ مستقیم و   حل مسأله

 

همه کانسپتهای تصویرگر در جوهره،   نماد فعالیت درون ساختمان نیستند. کانسپت ها می توانند حول مسائل عملکردی تری   شکل بگیرند در حالی که توانایی حل صورت مسأله های کارفرما مایه مباهات بسیاری از   معماران است اما در حقیقت عده کمی هستند که می توانند نگرشی عملکردی همراه با   خلاقیت به حل این صورت مسأله داشته باشند و اکثراً هنگام ارائه راه حل های   خلاقانه به مسائل ابتدایی کارکرد و توجهی می کنند.
  جیواوباتا در بحث پیرامون طرح پیشنهادی اش برای موزه هوا فضا در واشنگتن بر   اهمیت داشتن این مطلب که در پروژه های معظم، حل کردن کدام مسأله اساسی تر است   تأکید می کند. اهمیت این مسأله زمانی دو چندان می شود که در فاکتور    اقتصادی پروژه افزایش هزینه ها در اثر تورم وجود داشته باشد.
  صورت مسأله اصلی در موزه هوا فضا سیرکولاسیون (چگونگی هدایت جمعیتی  بزرگ)   است و کانسپت ارائه شده عبارت است از یک گذر دو طبقه که تعدادی فضای بسته   نمایشگاهی را به هم مرتبط می کند. همچنین سه سالن چند طبقه برای نمایش جاذبه های   اصلی موزه در طول مسیر قرار داده شده اند. پس از ارزیابی الگوی سیرکولاسیون   موجود که بازدیدکنندگان را به جای جای موزه هدایت  می کرد مشخص شد که در   سال اول موزه دو برابر مقدار پیش بینی شده بازدید کننده داشت. بدون این طرح   سیرکولاسیون، ساختمان قطعاً کارایی موجودش را نمی داشت و احتمالاً میلیون ها   بازدید کننده را ناامید می کرد.

 

کانسپت های ایده آل گرا

.برخلاف انواع   قبلی کانسپت ها که در آنها معمار می بایست به درون پروژه و پروژه های مشابه   بنگرد تا کانسپت مناسب را پیدا کند، در این نوع خود معمار مفهومی جدید را به   درون پروژه می برد. اگر این کانسپت او انتخاب صحیحی باشد به خاطر  تنوعش   مورد تعیین قرار می گیرد و اگر این چنین  نباشد به خاطر این پیش فرض غلط   صلاحیت و شایستگی او زیر سوال خواهد رفت. ایده آلها در واقع نماینده  نهایت   اهداف و رویاهای یک معمار هستند.
  برای مثال کانسپت ایده آل یک معمار می تواند در رابطه با مصرف بهینه انرژی در   ساختمان باشد که در این صورت موارد زیر را باید در ساختمان اجرا کرد:۱- دسته   بندی فضاها با توجه به نیاز فضاها به گرما
  ۲-  عدم طراحی پنجره در قسمت پشتی ساختمان
  ۳- زاویه دار کردن سطوح نصب به منظور نصب کولکتورها و طراحی برای خودکفایی کل   سیستم.
  نمونه تأثیر ایده آلها بر شکل گیری کانسپت را می توان در کار میس وندروهه مشاهده   کرد. کانسپت ایده آل میس برای ساختمان عبارت است از فضایی بزرگ، باز و جدا نشده   که او آن را فضای جهانی خواند و این فکر را برای هر پروژه ای که طراحی می کرد   صحیح می دانست. چنین فضایی برای بناهایی چون اتحادیه های دانشجویی، کتابخانه ها،   ساختمان های آموزشی بسیار مناسب بودند، ایده آل ها می توانند تأثیر مثبت زیادی   داشته باشند و اگر معماران در پروژه ها به آنها رجوع نکنند و از آنها در   شکل  دادن کانسپت ها بهره  نگیرند در واقع کار را سخت تر  کرده   اند. تجارب قبل آنها و مهارت های ذهنیشان به پروژه جدید کمکی نخواهد کرد و   همکاری را می باید از مرحله طراحی های بسیار ابتدایی آغاز و این نه به نفع   کارفرما و نه به نفع معمار خواهد بود. معمارانی که این توانایی و انعطاف پذیری   را دارند که در پروژه های مختلف با ایده آل های متفاوتی کار کنند در ارائه خدمات   به کارفرمای خود دارای برتری هستند.

 


مدل سازی اطلاعات ساختمان چیست ؟

امروزه مدل سازی اطلاعات ساختمان کاربرد گسترده‌ای از طراحی و ساخت تا بهره‌برداری و حتی مرحله تخریب ساختمان‌ها پیدا کرده است. این فناوری با نمایش دیجیتال خصوصیات ساختمان مدیرپروژه و ذینفعان را در هرمرحله برای تصمیم گیری درست یاری می‌کند. مدل‌سازی اطلاعات ساختمان کلیه فعالیتهای مدیریت ساخت، بر اساس اسناد قرارداد، به دو مقوله نقشه‌ها و مشخصات وابسته هستند، به این صورت که به کمک نقشه‌ها کمیت کار و براساس مشخصات فنی، کیفیت آن تعریف می‌گردد.

در واقع معیارهای ارزیابی عملکرد پیمانکاران بر اساس این دو مقوله، تعیین می‌گردند. ما از قبل می‌دانیم که در روش مرسوم مدیریت ساخت، از یک سو نقشه‌ها و مشخصات به صورت جداگانه ارائه می‌گردند و از سوی دیگر نقشه‌های اجرایی گروه‌های مختلف طراحی، به صورت جداگانه ولی هماهنگ با یکدیگر تهیه می‌شوند. مشکلات این روش بر همگان آشکار بوده و شاید برخی از بدترین آنها عدم هماهنگی‌ها، اشتباهات و دوباره کاری‌ها باشد که نهایتاً علاوه بر بالا بردن هزینه ساخت، منجر به پایین آمدن کیفیت کار می‌گردد. یکی از هیجان انگیزترین پیشرفت‌های اخیر در زمینه مدیریت ساخت، معرفی تکنولوژی مدل سازی اطلاعات ساختمان» یا به اختصار BIM می‌باشد.

به طور کلی، مدل سازی اطلاعات ساختمان به نقشه‌های دو بعدی و مشخصات مربوطه، اجزاء مدل سازی سه بعدی، با ویژگی خاص، اضافه می‌نماید. آن ویژگی این است که هر عضو طراحی نشان داده شده در مدل سازی اطلاعات ساختمان علاوه بر دارا بودن ماهیت فیزیکی سه بعدی آن، آرایه‌ای از اطلاعات مربوط به فعالیت‌ها و وظایف مختلف مدیریت ساخت را به همراه خود دارد. این اطلاعات، مربوط به کل چرخه حیات پروژه، از مرحله مطالعات توجیهی تا طراحی مفهومی، مطالعات مرحله اول و دوم، تدارکات، ساخت و نصب، راه‌اندازی، دوره بهره‌برداری و حتی پایان آن می‌باشد؛ بنابراین اگر بخواهیم مدل سازی اطلاعات ساختمان را در یک جمله کوتاه خلاصه کنیم، عبارت خواهد بود از فرایند تولید و مدیریت اطلاعات ساختمان در طی چرخه حیات آن. به بیان دیگر، یک مدل مدل سازی اطلاعات ساختمان ، نمایش سه بعدی دیجیتال از ویژگیهای فیزیکی و عملکردی یک ساختمان می‌باشد.

تفاوت عمده مدل مدل سازی اطلاعات ساختمان با یک مدل سه بعدی متعارف CAD، ذخیره اطلاعات مهم کل فرایند ساخت با تمام اجزاء آن می‌باشد. این اطلاعات شامل مواردی از قبیل مشخصات مصالح (وزن، رنگ، اندازه، میزان مقاومت در برابر حریق و…)، راهنمای نصب و مونتاژ، خدمات گارانتی محصولات، اامات نگهداری و تعمیرات، اطلاعات قیمت اجزاء و… خواهد بود. مدل سازی اطلاعات ساختمان به عبارت فنی یک مدل CAD است که به یک پایگاه داده  (Data Base) متصل می‌باشد، به نحوی که هر گونه اطلاعات مربوط به پروژه را می‌توان در آن ذخیره کرد؛ بنابراین مدل سازی اطلاعات ساختمان به عنوان یک منبع مشترک اطلاعات، بین کل تیم طراحی و اجرای ساختمان، عمل می‌کند. نتیجه این یکپارچه سازی اطلاعات، افزایش هماهنگی، کاهش خطاها و ضایعات و نهایتاً افزایش کیفیت کار می‌باشد.

طراحی در مدل سازی اطلاعات ساختمان :

قبل از دهه ۱۹۷۰ میلادی نقشه‌های ساختمانی با مداد، جوهر و کاغذ ترسیم می‌شدند. اصلاح اشتباهات نقشه‌ها بسیار مشکل بوده و مخصوصاً اگر اشتباهات، روی نقشه‌های وابسته دیگری اثر می‌گذاشت، نتیجه کار وحشتناک بود. در دهه فوق، روش‌های ترسیم کامپیوتری CAD ابداع شدند که تنها روی پایانه‌های گرافیکی کامپیوترهای مرکزی قابل اجرا بودند. از دهه ۱۹۸۰ به بعد با ابداع کامپیوترهای خانگی، استفاده از برنامه‌های CAD در دفاتر مهندسی رواج بیشتری یافت. با این ابزار الکترونیک، ترسیم، اصلاح و انتقال نقشه‌ها بسیار راحت شد، سرعت کار بالا رفته و ترسیم اشکال پیچیده و سه بعدی وارد مرحله جدیدی شد. توانایی های CAD نسبت به روش‌های دستی عالی بود، ولی با وجود توانایی سه بعدی سازی، هنوز قابلیت‌های مدل سازی اطلاعات ساختمان را نداشت CAD.  صرفاً یک نمایش سه بعدی از طراحی‌های دو بعدی بوده و برخلاف مدل سازی اطلاعات ساختمان هوشمند نیست. برای مثال، مدل سه بعدی CAD قادر به شناسایی اشتباهات موجود در آن نبوده و مخصوصاً نمی‌تواند اشتباهات وابسته به وضعیت موجود را در جاهای دیگر به صورت خودکار اصلاح کند. (عدم قابلیت تشخیص ارتباط بین نقشه‌های پلان، نما، برش و…). مفهوم مدل سازی اطلاعات ساختمان ورای CAD بوده و در واقع یک سیستم مدل سازی بر مبنای پایگاه داده می‌باشد. در مدل سازی اطلاعات ساختمان فرایند طراحی با ساخت یک مدل، متشکل از اجزاء هوشمند که معرف در و پنجره، سقف، تیرها، پلکان، سیستم تهویه مطبوع، سیم کشی و… می‌باشند، شروع می‌شود. این اجزاء هم خودشان و هم ارتباط شان با بقیه اجزاء را می‌شناسند؛ بنابراین برای کسب اطلاعات درمورد یک جزء مشخص مثل پنجره از قبیل اندازه، جنس شیشه، چهارچوب و… لازم نیست چندین نقشه پلان، برش، نما و… را زیر و رو کنیم. کافی است مستقیماً به خود جزء مراجعه کرد. این جزء تمام اطلاعات مربوط به ویژگی‌هایش را در خودش ذخیره کرده و با اعمال هر تغییری در خواص آن، خودش را با طرح جدید تطابق می‌دهد.

مدل سازی اطلاعات ساختمان علاوه بر ایجاد ارتباط هوشمند بین اجزاء مختلف طراحی، امکان بررسی سناریوهای مختلف طراحی را برای تمام گروه‌ها، به صورت مجازی می‌دهد. به عنوان مثال یکی از سناریوها، می‌تواند چرخش مدل ساختمان و بررسی تغییرات میزان مصرف انرژی آن، بر حسب زوایای مختلف تابش خورشید باشد. همین‌طور گروه‌های دیگر طراحی مشتمل بر سازه و تأسیسات نیز قادرند با اعمال تغییراتی در مدلشان، اثرات این سناریوها را بر معماری پروژه ببینند؛ و بالاخره، پیمانکاران قادرند در حین طراحی و توسعه مدل ساختمان، مواردی از قبیل توالی اجرا، کارایی، ساخت و نصب را به صورت مجازی تجربه کنند. مدل سازی اطلاعات ساختمان به عنوان یک مدل واقعی از ساختمان میتواند در بخش آموزش به خصوص در جهت ایجاد درک بهتر دانشجویان معماری از مفاهیم سازه ای مانند یک مدل ماکت کمک کرده و آشنایی آن ها را به صورت موثری افزایش دهد.

بکارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان برای مدیریت ساخت :

اگرچه معماران و مهندسین طراح، بهره برندگان اصلی مدل سازی اطلاعات ساختمان شناخته می‌شوند، باید اذعان داشت صنعت ساختمان سازی نیز، در این زمینه بسیار ذی‌نفع می‌باشد. مدل سازی اطلاعات ساختمان به پیمانکاران یک فرصت خارق‌العاده می‌دهد تا قبل ازشروع به شکافتن زمین پروژه، روشهای اجرا و وسایل موردنیاز خود را برنامه ریزی کنند. کل تیم اجرایی شامل پیمانکار اصلی، پیمانکاران جزء و سازندگان می‌توانند در کنار هم با استفاده از امکانات شبیه‌سازی مجازی فرایند ساخت، به تمرین توالی اجرا، تعیین محل‌های داربست‌ها، بالابرها و مدیریت سایت پروژه و… بپردازند و اثرات تصمیمات خود را قبل از شروع اجرا ارزیابی کنند.

علاوه بر آن به سبب وجود مفهوم Information در مدل سازی اطلاعات ساختمان ، مدل ساخته شده، قابل توسعه در ورای ویژگی‌های سه بعدی، که معماران از آنها به عنوان ابزاری جهت تبادل تصمیمات طراحی خود به دیگران استفاده می‌کنند، خواهد بود. به عبارتی ما می‌توانیم کل پروژه را در این مدل مشاهده کنیم. مفهوم Information به ما اجازه اضافه کردن دو بعد دیگر، علاوه بر سه بعد مسافت، را به مدل می‌دهد. بعد چهارم زمان و بعد پنجم هزینه می‌باشد. مفهوم موضوع اخیر، این است که مدیر ساخت می‌تواند برنامه زمان‌بندی شبکه مسیر بحرانی و اطلاعات تخمین هزینه پروژه را با مدل مدل سازی اطلاعات ساختمان مرتبط کند. در نتیجه، ارائه برنامه زمان‌بندی و تخمین هزینه، در حین توسعه طراحی و در هر لحظه زمانی مورد نظر، امکان‌پذیر خواهد بود.

به کمک مدل سازی اطلاعات ساختمان یک پیمانکار قادر است فعالیت‌های کاری پروژه را بهتر هماهنگ کند، که نتیجه آن یک محیط کاری ایمن، با کمترین اشتباه، دوباره کاری و ضایعات و کسب بیشترین سود و کمترین هزینه خواهد بود. مزایای استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان برای پیمانکاران آنقدر زیاد است که خیلی از آنها حاضر خواهند بود، حتی در صورت استفاده طراحان از نقشه‌های دو بعدی CAD، آنها را با هزینه خودشان به مدل سازی اطلاعات ساختمان تبدیل کنند. هزینه این کار با فرض مهیا بودن نرم‌افزار و اپراتور آموزش دیده، بین ۰٫۱ تا ۰٫۵ درصد قیمت پروژه خواهد بود. حتی اگر طراح، در ابتدای پروژه یک مدل مدل سازی اطلاعات ساختمان به پیمانکار تحویل دهد، باز هم توجیه خواهد داشت که پیمانکار یک نسخه مجزا از مدل، برای خود درست کند. علت، این است که مدل تهیه شده توسط طراح، بیشتر روی فرایند طراحی تکیه دارد، در صورتی که پیمانکار، نیازمند مدل اجرایی با تأکید بر فرایند ساخت می‌باشد.

کاربردهای مدل سازی اطلاعات ساختمان در مدیریت ساخت در بخش‌های زیر خواهد بود :

–  تجسم طرح

–  تجزیه و تحلیل ساختمان

–  مرور مراحل ساخت وکمک به طراحی

– برنامه ریزی تجهیز کارگاه

–  برنامه زمان‌بندی و توالی عملیات ساخت

–  تخمین هزینه ساخت

–  یکپارچه سازی اطلاعات پیمانکاران جزء و تأمین کنندگان مصالح

–  هماهنگی بین سیستم‌ها

– پیاده‌سازی طرح و عملیات کارگاهی

–  پیش ساختگی

– بهره‌برداری و نگهداری

بکار گیری مدل سازی اطلاعات ساختمان :

جهت بکارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان دو روش اصلی وجود دارد:

– روش مخزن مرکزی (Central Repository Approach)

–  روش مخزن گسترده (Distributed Repository Approach)

در روش مخزن مرکزی فرض بر این است که تمام اطلاعات پروژه در یک فایل واحد پایگاه داده (Data Base) ذخیره می‌شوند. به عنوان مثال، تمام اطلاعات زمان‌بندی و تخمین مالی پروژه به اطلاعات مدل سه بعدی آن اضافه خواهد شد. این روش خیلی معقول و کاربردی نمی‌باشد. زیرا جنس اطلاعات مورد نیاز طراح با پیمانکار متفاوت است. در حالیکه، طراح درگیر مسائلی از قبیل بررسی مصرف انرژی ساختمان و بکار بستن آیین‌نامه‌ها و طراحی فضاها می‌باشد، پیمانکار علاقه‌مند به تعیین برنامه زمان‌بندی کار و تخمین هزینه‌ها می‌باشد؛ بنابراین برای اینکه کار تخمین شروع شود، باید کار طراح تمام شده باشد. این امر حداقل در مراحل ابتدایی کار عملی نیست.

روش مخزن گسترده روشی است که اکثر طراحان و پیمانکاران از آن استفاده می‌کنند. در این روش، مدل مدل سازی اطلاعات ساختمان به دسته‌ای از پایگاه داده‌های جداگانه، که توسط برنامه‌های مستقلی ایجاد شده‌اند، دسترسی دارد. به عنوان مثال، تمام اطلاعات مورد نیاز جهت تخمین مالی پروژه در برنامه مستقل مربوطه قرار دارد. این برنامه جهت انجام کار خود احتیاج به یک ارتباط دو طرفه با مدل سه بعدی مدل سازی اطلاعات ساختمان دارد تا به مبادله اطلاعات لازم بپردازد. این کار در همان مراحل اولیه طراحی امکان‌پذیر می‌باشد؛ بنابراین با وجود استفاده از منابع مستقل داده به دلیل خاصیتی بنام Interoperability تمام اطلاعات گروه‌های مختلف درگیر در پروژه یکپارچه می‌گردند. به این ترتیب گروهای طراحی شامل معماری، سازه، تأسیسات برقی و مکانیکی مدل‌های خود را به صورت جداگانه در نرم‌افزارهایی از قبیل Autodesk revit تهیه نموده و در نهایت به کمک نرم‌افزارهایی مانند Autodesk NavisWorks روی هم گذاری شده تا مدل یکپارچه مدل سازی اطلاعات ساختمان بدست آید    .

منتشر شده توسط سميه رادفر

 


فشار ناشی از باد بر ساختمان

بار باد از جمله نیروهای جانبی وارد بر سازه است. معمولاً در ساختمان‌های کوتاه و با وزن زیاد، نیروی باد (در مقایسه با نیروی زله) تعیین کننده نیست. اما در ساختمان‌های بلند یا سبک، ممکن است اثرات ناشی از باد شدید بوده و نیروی ناشی از باد‌، نیروی غالب سازه باشد. لازم به ذکر است که در طراحی اعضای سازه، اثرات ناشی از بار باد با بار زله جمع نمی‌شوند و طراحی اعضا برای اثر هر یک از این دو که بحرانی‌تر باشد صورت می‌گیرد. توزیع نیروی باد در ساختمان علاوه بر ابعاد و شکل ظاهری آن، به موقعیت ساختمان (به لحاظ تراکم ساختمان‌ها و درخت‌های موجود در ناحیه) و بادخیز بودن منطقه نیز بستگی دارد.

‌مطابق مبحث ششم‌، نیروی باد وارد بر سازه‌ها، با توجه به حداکثر سرعت باد در منطقه، ارتفاع و شکل هندسی ساختمان‌ها و میزان حفاظتی که موانع مجاور برای آنها در مقابل باد ایجاد می‌کند، با فرض این که این نیرو بصورت افقی در هر امتداد به ساختمان اثر می‌کند، محاسبه می‌شود.

‌لازم به ذکر است در ساختمان‌هایی که ارتفاع آنها بیش از ۱۲۰ متر یا یا بیشتر از ۵ برابر عرض آنهاست و در سازه‌های غیر ساختمانی، نظیر دودکش‌ها، مخازن و دکل‌ها که زمان تناوب اصلی نوسان در آنها بزرگتر از یک ثانیه است، محاسبه بار باد به روش معمول و استاتیکی کافی نبوده و باید از روش تحلیل دینامیکی یا روش تجربی و با استفاده از تونل باد، مطابق روش‌های معتبر بین المللی استفاده شود.

در این صورت بار کل باد که برای طراحی چنین سازه‌هایی بکار می‌رود، نباید از ۸۰٪ بار، بر اساس روش استاتیکی بارگذاری باد‌، کمتر در نظر گرفته شود.

فشار ناشی از باد بر ساختمان

‌چگونگی تاثیر نیروی باد بر روی سطوح

در جریان وزش باد، از یک سو باعث ایجاد فشار و مکش در سطوح خارجی سازه می‌شود و از سوی دیگر در صورت وجود بازشو در سازه فشار و مکش داخلی ایجاد می‌کند.این مکش و یا فشار داخلی، در دیوارها و بام از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا ممکن است با مکش یا فشار خارجی جمع شده و اثر مضاعفی بر روی آنها داشته باشد.

فشار یا مکش خارجی

‌فشار مستقیم در سمت بادگیر

سطوحی از ساختمان که مستقیماً در مقابل باد قرار دارند، تحت تاثیر فشار خارجی باد قرار می‌گیرند که نیروی ناشی از این فشار بسیار قابل توجه است.

‌مکش در سمت پشت به باد و سطوح موازی به باد‌

به طور کلی سطوحی که پشت به باد و یا موازی با آن هستند، معمولاً تحت جریان باد تمایل به بیرون زدگی دارند و تحت مکش قرار می‌گیرند. دقت شود که مکش عملاً به عنوان یک فشار منفی در نظر گرفته می‌شوند.

فشار یا مکش داخلی

ورود جریان هوا به داخل ساختمان و یا خروج آن از ساختمان در اثر وجود بازشو، می‌تواند باعث ایجاد فشار منفی (مکش) و یا فشار مثبت داخلی در سازه شود. دقت شود که مقدار این فشار و یا مکش‌، به بزرگی مساحت بازشو نسبت به مساحت جانبی ساختمان بستگی دارد.

فشار مثبت داخلی‌

فشار مثبت داخلی هنگامی به وجود می‌آید که مساحت بازشدگی در سمت رو به باد، نسبت به پشت به باد بیشتر باشد.در این حالت جریان هوای وارد شده به ساختمان از هوای خارج شده از ساختمان بیشتر است و اصطلاحاً هوای وارد شده به ساختمان نمی‌تواند خارج شود که باعث ایجاد فشار در داخل سازه خواهد شد.

فشار منفی داخلی و یا مکش

فشار منفی داخلی زمانی بوجود می‌آید که مساحت بازشدگی‌ها در سمت پشت به باد نسبت به سمت رو به باد بیشتر باشد.در این حالت جریان هوا از سمت داخل به خارج ساختمان حرکت کرده و در داخل ساختمان مکش ایجاد می‌شود.

سرعت مبنای باد

سرعت یکی از مشخصات اصلی باد است که با افزایش ارتفاع از سطح زمین، افزایش می‌یابد. نیروی باد با توجه به سرعت آن و براساس سرعت مبنای باد محاسبه می‌شود. سرعت مبنای باد سرعت متوسطی است که در فاصله ۱۰ متری از سطح زمین اندازه گیری می‌شود. اندازه این سرعت با توجه به آمار موجود منطقه و براساس دوره بازگشت ۵۰ ساله (احتمال وقوع ۲ درصد در یک سال) تعیین می‌شود.

فشار مبنای باد

فشار مبنای باد، فشاری است که براساس سرعت مبنای باد تعیین می‌شود. بنابراین فشار مبنای باد، فشاری است که در اثر وزش باد در ارتفاع ۱۰ متری از سطح زمین به سازه وارد می‌شود. این فشار عمود بر سطح وزش باد در نظر گرفته شده است.

فشار ناشی از باد بر ساختمان‌ها

به طور کلی آیین نامه‌ها برای تحلیل بار ناشی از باد سه روش را پیشنهاد می‌کنند.

‌تحلیل دینامیکی نیروی باد

در این روش، تغییرات سرعت و فشار باد با گذشت زمان لحاظ شده و این نوع تحلیل، دقیق دشوار است.

‌تحلیل استاتیکی نیروی باد

در این روش نیروی باد را با یک نیروی استاتیکی جایگزین می‌کنند و طبیعتاً دقت نشست به روش اول کمتر بوده ولی در عوض ساده‌تر است.

تحلیل نیروی باد با کمک تونل باد‌

در این روش، نیروی باد در آزمایشگاه تخمین زده می‌شود. این روش در سازه‌های بسیار با اهمیت و حساس در برابر باد توصیه می‌شود.

دسته بندی ساختمان‌ها

آیین نامه ساختمان‌ها را به دو دسته کوتاه و با وزن زیاد و ساختمان‌های بلند و لاغر تقسیم بندی می‌کند.

ساختمان‌های کوتاه مرتبه‌

همان طور که می‌دانید با کاهش ارتفاع سازه، سرعت و فشار باد کاهش یافته و در نتیجه این دو اتفاق، نیروی ناشی از باد کاهش خواهد یافت. می‌توان گفت که در ساختمان‌های کوتاه مرتبه نیروی باد کم است و معمولاً نیروی زله بیشتر بوده و کنترل کننده طرح خواهد بود. مگر آنکه وزن سازه کم باشد مانند سوله‌ها. از سوی دیگر در ساختمان‌های با ارتفاع کم و متوسط، سختی سازه زیاد بوده ودر نتیجه رفتار سازه نسبتاً صلب است و در این حالت می‌توان اثرات دینامیکی باد را توسط بارهای استاتیکی معادل در نظر گرفت.

ساختمان‌های بلند مرتبه و لاغر

در این ساختمان‌ها با افزایش ارتفاع، سرعت و فشار باد افزایش چشمگیری خواهد یافت. در این گونه از سازه‌ها اثرات ناشی از باد شدید بوده و نیروی باد ممکن است از نیروی زله بیشتر شود و نیروی غالب سازه محسوب شود. در این ساختمان‌ها و در سازه‌های لاغر غیر ساختمانی نظیر دودکش‌ها‌، مخازن و دکل‌ها، محاسبه بار باد به روش استاتیکی کافی نبوده و باید از روش تحلیل دینامیکی و یا از آزمایش تونل باد (در صورت اهمیت زیاد سازه) استفاده کرد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خدایا دوستت دارم ! مواظب اماممون باش .